سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه عیب های نهانی را بکاود، خداوند از دوستی دل ها محرومش کند . [امام علی علیه السلام]
ایران - تاریخ علوم پزشکی ایران و جهان اسلام
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  •  

    اگرچه
    طب و داروسازی را باید از جمله کهن ترین و ریشه دارترین علوم و فنون در
    مجموعه تمدن ایران به شمار آورد اما گسترش دین مبین اسلام در ایران و
    تحولات عظیم ناشی از آن چنین ایجاب می کند که تاریخ داروسازی در ایران طی
    دو مقطع جداگانه اما پیوسته پیش از اسلام و پس از اسلام مورد بحث و بررسی
    قرار گیرد. البته نباید فراموش کرد که شکل گیری دانشگاه جندی شاپور نیز یک
    نقطه تحول تاریخی و اساسی در سیر دانش طب و داروسازی است، لیکن این دانشگاه
    تاُ ثیر خود را در هر دو مقطع پیش و پس از اسلام بجای گذارد که در این
    مقاله به آنها اشاره خواهد گردید.

    اگر
    بخواهیم تاریخچه آموزش داروسازی را مورد بحث قرار دهیم و تحولات آن را
    بررسی کنیم، شاید بتوان آنها را بررسی کرد. ابتدا دوران ایران باستان که از
    مکاتب آن دوران می توان مزدیسنا و اکباتان را نام برد و بعد از آن مدرسه
    جندی شاپور بود که در آن مکتب یونانی رواج داشت و بعد از آن دوران صفویه
    بود که در آن دوران تحصیل فقه مقدم بر علوم دیگر قرار گرفت و بالاُخره
    داروالفنون که در آن آموزش کلاسیک به سبک غرب تدریس می شد و آنچه که امروزه
    به عنوان آموزش داروسازی از آن یاد می شود، ادامه آموزش در دارالفنون
    میباشد. البته لازم به یادآوری است که مکتب جندی شاپور درآموزش طب و
    داروسازی حتی پس از گروش ایرانیان به دین مبین اسلام پابرجا بوده و آموزش
    درمحیط بیمارستان که برخاسته از این مکتب بود، حتی تا آخر دوره ایلخانیان
    در ایران به قوت خود باقی بوده است.

    1-1- تاریخچه داروسازی در ایران باستان

    همان
    طور که پیشتر اشاره شد، بسیاری از قراین و شواهد موجود حاکی از آن است که
    دانش و فن داروسازی نخستین بار در ایران زمین سربرآورده است و درمان
    بیماران و بکاربردن داروها از ایرانیان کهن یا آریان ها شروع شده است و این
    دانش را مردم ایران به روزگار آورده اند.

    بر حسب عقیده زرتشتیان و آنچه در اوستا نقل شده، اولین طبیب به نام " تریتا"(Trita)   پدر
    گرشاسب پهلوان بوده است و او اولین فردی است که باطل کننده جادو میباشد و
    او از خواص گیاهان دارویی و عصاره آنها اطلاع داشته است.

     یکی
    از شواهد این ادعا، کتاب تحفة العجایب است که در آن حکایتی نقل شده است که
    تهیه شراب و استعمال آن را به جمشید نسبت داده اند و او را مکتشف خمر
    معرفی کرده است.

    در
    ایران باستان از " می " به عنوان داروی بیهوشی برای اعمال جراحی کمک می
    گرفتند، به طوری که در شاهنامه فردوسی در زمان سزارین رودابه که زمان تولد
    رستم می باشد، به این نکته اشاره شده است و جراح در آن زمان یک " کارد پزشک
    " بوده است.

     بیاورد یکی خنجر آبگون                                                     یکی مرد بینادل پرفسون

     نخستِن به می ماه را مست کن                                             ز دل بیم و اندیشه را پست کن

     تو بنگر که بینا دل افسون کند                                              ز پهلوی او بچه بیرون کند

      بکافد تهی گاه سرو سهی                                                    نباشد مر او را ز درد آگهی

      وز او بچه شیر بیرون کشد                                                  همه پهلوی ماه در خون کشد  

      وز آن پس بدوز آن کجا کرد چاک                                        ز دل دور کن ترس و اندوه و باک

      گیاهی که گویم با شیر و مشک                                             بکوب و بکن هر سه در سایه خشک

      بسای و بیالای بر آن خستگیش                                             به بینی هم اندر زمان رستگیش

    طب
    ایران باستان دارای مقامی ارزنده می باشد و تا 700 سال قبل از میلاد مسیح
    از ورود طب یونانی به ایران اثری دیده نمی شد اما در اثر فتوحات ایرانیان
    علاوه بر طب ایرانیان از طب سایر اقوام نیز استفاده شد.

    در
    میان صفحات تاریخ ایران باستان دیده می شود که مکتب زرتشت یا مزدیسنا خیلی
    پیش تر از مکاتب طبی یونان در عالم وجود داشته است و از زمانی که زرتشت
    شروع به درمان بیماران کرد، از اطراف و اکناف بیماران فلج و صرعی و پوستی و
    چشمی رو به سوی زرتشت آوردند.

    مکتب
    طبی دیگری که در دوران ایرانیان باستان بوده است، مکتب اکباتان است. این
    مکتب نزدیک به یکصد سال پس از زرتشت توسط یکی از شاگردان وی به نام
    Saena Paure Ahumustate تاسیس گردید. در این مکاتب آموزش طب و داروسازی به مانند رابطه مرید و
    مراد و یا رابطه استاد و شاگردی بوده است و شاگردها سالها نزد استاد کار می
    کرده است تا بالاخره طبیب و داروشناس زبردستی می شد.

    طب
    و داروسازی در ایران باستان، پس از سقوط هخامنشی در نتیجه ارتباط با
    یونانیان به پیشرفت های قابل ملاحظه ای دست یافت. به طوری که میتوان
      دوران مذکور را یکی از دوره های درخشنده طب و داروسازی ایران دانست.
    اطلاعات و تجربیات مردم و دانشمندان در زمینه طب و داروسازی این دوران به
    دوران ساسانیان نیز انتقال یافت.

    پس
    از شکست مجدد ایران در زمان اشکانیان به دلیل بروز جنگهای گسترده و خونین
    داخلی و خارجی عملاً مجالی برای گسترش و شکوفایی علوم و فنون در کشور وجود
    نداشت. سلسله ساسانی توسط اردشیر بابکان تاسیس شد. پس از وی پسرش شاپور اول
    به سلطنت رسید. (272- 241 میلادی ) و در آن زمان جنگی میان ایران و روم
    روی داد. این جنگ به اسیر شدن والریان امپراطور روم و پیروزی ایرانیان
    انجامید.

    شاپور
    اول در خوزستان در نزدیکی شهر شوش با کمک اسرای رومی شهر گندی شاپور یا
    جندی شاپور را که آنرا " خور " نیز مینامیدند، بنا نهاد.

    در
    دوران شاپور اول، پادشاه ساسانی و شاپور دوم و پس از آن انوشیروان
    پادشاهان سلسله ساسانی، دانشمندان ساکن یونان بر اثر اختلافات مذهبی که در
    روم شرقی پیش آمده بود، جلای وطن کرده و به ایران آمدند و پادشاهان ساسانی
    مقدم آنان را گرامی داشتند. این امر مصادف شد با تاسیس دانشگاه و بیمارستان
    جندی شاپور که علت اصلی گشایش این دانشگاه علاقه پادشاهان ساسانی به گسترش
    علوم در ایران آن زمان بوده است.

    دانشگاه
    جندی شاپور محیط مناسبی برای پیشرفت علم پزشکی و داروسازی و غنای فرهنگی و
    علمی در ایران زمین ایجاد کرد. در دانشگاه جندی شاپور برای نخستین بار در
    ایران، پزشکی و داروسازی از یکدیگر تفکیک شده و بسیاری از کتب پزشکی و
    داروسازی حکمای یونانی نظیر جالینوس و ارسطو و سقراط در این دانشگاه به
    زبان شیرین فارسی ترجمه شد.

    آموزش
    و تدریس طب در مدرسه جندی شاپور کلاً به زبان یونانی بوده است امّا در این
    نکته تردیدی نیست که تدریس به زبان فارسی نیز به طور محسوسی مخصوصاً در
    رشته داروسازی وجود داشته است.

    به
    مرور زمان این مرکز علمی و آموزش شهرت جهانی پیدا کرد و دست پروردگان این
    مکتب در سراسر جهان شناخته شده و جندی شاپور در دنیای آن روز به اوج عظمت و
    اقتدار خود رسید. یکی از داروسازان دانشگاه جندی شاپور ماسویه
    Masve   بود که مدت 40 سال در بیمارستان جندی شاپور به کار داروسازی و داروشناسی
    مشغول بود. وی کتابی در باب داروها نوشته است که تا قرن شانزدهم میلادی
    کتاب درسی و تحصیلی مشتاقان علم داروشناسی بوده است. در این کتاب به طور
    مثال شربت افسنتین برای بی اشتهایی و معجون سنگ قیمتی
      در مداوای ضعف قلب و مشک برای مداوای صرع و خایه روباه برای مداوای سل تجویز شده است.

    درباره
    ماسویه گفتنی است که وی پس از چهل سال کار در بیمارستان جندی شاپور به
    دلیل بیان مطلبی که به ضرر بیمارستان جندی شاپور بوده، از مقام خود عزل و
    حقوق وی قطع میگردد. از این رو ماسویه راهی بغداد شده و به پیشنهاد جبرئیل،
    ریاست بیمارستان بغداد را برعهده می گیرد.

    از افراد دیگری که درجندی شاپور به تدریس داروسازی مشغول بودند، می توان شاپور فرزند  سهل را نام برد که ریاست بیمارستان و دانشگاه جندی شاپور را برعهده داشت.  شاپور تاُلیفات زیادی در رابطه با داروسازی دارد که از آن جمله می توان "
    قرابادین بزرگ " یا " الاقرابادین الکبیر" را می توان نام برد، این کتاب در
    شناسایی گیاهان دارویی است که اغلب در بیمارستانها مورد استفاده قرار می
    گرفته است.

     لازم
    به ذکر است که گرچه تعلیم علم طب در دانشگاه جندی شاپور عمدتاً توسط
    پزشکان یونانی انجام می گرفته است اما ایرانیان علاوه بر آنکه بی دخالت
    نبوده اند، بلکه در داروشناسی صاحب نظر نیز بوده اند. بدون تردید دانشگاه
    جندی شاپور در باروری طب و داروسازی نقش بزرگی را ایفا کرده است.

    به
    استناد نوشته های به جا مانده اوستایی پنج دسته از پزشکان در زمانهای پیش
    در ایران باستان شناخته شده اند که از نظر کیفیت کار و تخصص کاملاً از هم
    تمییز داده شده اند.

    1- اشو پزشک: یعنی پزشکی که به کمک قانون مقدس اشا(  پاکی ) بیماران را درمان می کرده است. نحوه معاینات پزشکی و روش تشخیص
    بیماری و درمان اول شامل معاینه ظاهری جسمی بیمار و مراقبت در اغذیه و
    آشامیدنی هایی بود که بیمار می خورد و می آشامید.

    2- داد پزشک: یا
    پزشکی که به کمک قانون درمان می کرد و در این روش وظایف درمانی ویژه ای را
    به بیماران خود فرمان می داد. به کمک این روش بیمار را به مدت نه شبانه
    روز از دیگر انسانها دور نگه می داشتند و بدین ترتیب از سرایت بیماری
    جلوگیری می نمودند. پیروی و کاربرد این شیوه به ویژه در مورد بیماریهای
    واگیردار قابل توجه و عمل بوده است.

    3- ارور پزشک: یا پزشکی که به کمک عصاره گیاهان و گیاهان دارویی، بیماران خویش را درمان
    می کرده است. همچنین پزشکان رشته های دیگر در هنگام مداوای بیماران خود با
    وی مشورت می نموده و این همکاری جزء لاینفک نظام پزشکی در ایران باستان در
    میان پزشکان گروههای مختلف بوده است.

    4- کارد پزشک: یا پزشکی که به کمک کارد درمان می کرد و کسی بود که روش درمانی او با کمک
    ابزاروآلات جراحی که وی برای درمان جسم بیماران به کار می برده، انجام می
    گرفته است.

    5- مانتره پزشک: یا
    پزشکی که به کمک کلمات و وردهای مقدس آسمانی درمان می نموده است. او کسی
    بود که روش هنر درمانی اش به وسیله زمزمه کلمات آسمانی و قطعات اوستای که
    برای نیروهای درونی و اعصاب و روان انسان درمان بخش می باشد، انجام می
    گردیده است.

    اگرچه
    تاریخ داروسازی ایران از دوره ساسانی و مشخصاً پس از تشکیل مدرسه و
    بیمارستان جندی شاپور آغاز می گردد، گفتنی است که با تسلط خلفای عباسی و
    ایجاد مراکز علمی در بغداد توسط آنان، مدرسه جندی شاپور عظمت و اقتدار خود
    را از دست داد.
    منبع:
    http://www.pharmiran.com/persian/history.asp



    جواد صادقی نسب ::: جمعه 89/7/9::: ساعت 12:56 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    در دوره قاجاریه طب ایران به تدریج از سنتی به اروپایی تبدیل گشت و بنظر می‌رسد طب مدرن ایران نیز از مدرسه دارالفنون آغاز شده است. قبل از تأسیس دارالفنون، طب بطور کلی سنتی بوده و درمانها بطور تجربی و بدون پایه علمی با وسایل بسیار ابتدایی و توسط افراد فاقد صلاحیت انجام می‌شد و شاید در حال حاضر هم در برخی نقاط دور افتاده انجام شود.

    برای درد دندان، عطارها از داروهای گیاهی) مانند روغن نخود، آب پیاز، شیره انجیر، تریاک و برای رفع آبسه‌های دندانی از صمغ کتیرا و باقلا و آرد گندم سرخ شده در روغن استفاده می‌کردند. کشیدن دندانها توسط دلاکهای حمام و سلمانیها و بدون بی‌حسی به نحوی بسیار دردناک و وحشت آور انجام می‌شده و گاهی سلمانیها این کار را بصورت دوره گرد در محلات انجام می‌دادند. پوسیدگیهای دندانی، دندانهای تغییر رنگ یافته بر اثر ضربه، دندانهای شکسته و فضاهای بی‌دندانی (ناشی از کشیدن دندان) همه توسط روکشهای طلا که توسط زرگرهای ماهر ساخته می‌شد ترمیم می‌گشت. این روکشها را استامپ یا استامپه و یا شارپی می‌نامیدند. شارپی از نام دستگاهی به نام شارپ گرفته شده که این روکشها توسط آن ساخته می‌شد.

    دندانپزشکی در دانشگاه تهران

    تأسیس و افتتاح رسمی دارالفنون تهران در سال 1228 ه.ش توسط امیر کبیر صدر اعظم ناصرالدین شاه انجام شد و سرآغاز معرفی نظام جدید آموزش و از اقدامات مهم فرهنگی کشور می‌باشد. دارالفنون اولین مدرسه دولتی ایران بوده و به کمک استادان اروپایی آموزش رشته‌های مختلف در آن آغاز گشت. رشته پزشکی دارالفنون قبل از تأسیس دانشگاه تهران تنها مرکز آموزش طبابت در ایران بود. در آبانماه سال 1297 شمسی مدرسه طب از مدرسه دارالفنون جدا شد و مرحوم دکتر لقمان الدوله به ریاست آن منصوب گردید.

    دانشگاه تهران در عهد رضا شاه تأسیس گردید و نخستین قسمت آن که ساخته شد، تالار تشریح بود که در سال 1313شمسی افتتاح گردید. در سال 1316 کلیه قسمتهای دانشکده طب به ساختمان جدید دانشگاه تهران منتقل شد و شروع بکار نمود. در سال 1335 دو رشته داروسازی و دندانپزشکی که از شعب دانشکده پزشکی بود، بصورت مستقل درآمد. بیمارستان امیر اعلم علاوه بر بخشهای متعدد پزشکی، دارای بخش دندانپزشکی و جراحی فک و صورت ، شامل پرتونگاری و دو درمانگاه عمومی، آموزشی و اطاق عمل بود.

    سیر تحولی و رشد دندانپزشکی ایران

    • از سال 1290 شمسی پرداختن به حرفه‌های طبابت، داروسازی و دندانسازی موکول به تحصیل و دریافت اجازه نامه رسمی از وزارت معارف شد.

    • در سال 1300 در تهران تنها 3 نفر دندانپزشک بودند؛ دکتر فالک کوش میلچارسکی (اهل لهستان، دندانپزشک مخصوص رضا شاه) و از تکنسینهای فوق العاده پروتز دندانی دکتر اتکیناشتومپ (تبعه سوئیس، دندانپزشک مخصوص اتابک)، دکتر هارطیون استپانیان (اهل ترکیه و از زمره پزشکان دربار).

    • در سال 1307 رضا شاه طی فرمانی دستور تأسیس مدرسه دندانسازی را صادر کرد و دو سال بعد این مدرسه شروع بکار نمود. محل اولیه این مدرسه، در دارالفنون بود و مدیریت فنی آن را دکتر میلچارسکی به عهده داشت.

    • در سال 1316 با تاسیس دانشگاه تهران در محل فعلی، مدرسه طب و شعب مربوط به آن به این مکان نقل مکان کردند و شرط ورود به این دانشکده‌ها دارا بودن دیپلم کامل متوسطه تعیین گشت.

    • در ادامه شکل گیری دندانپزشکی کشور، در سال 1322 شورای دانشگاه، اطلاق کلمه دندانپزشک بجای طبیب دندانساز و دندانساز بجای مکانیسین دندان را پذیرفت و از سال 1324 گواهینامه رسمی و پروانه اشتغال به کار فارغ التحصیلان دندانپزشکی با عنوان دندانپزشک صادر شد. دوره دانشکده دانشگاه تهران تا سال 1330، 4 سال، از آنسال تا 1348، 5 سال و بعد از آن تاکنون 6 سال بوده است.

    • در سال 1355 مدرسه دندانسازی از دانشکده پزشکی مجزا گردید و دانشکده دندانپزشکی نامیده شد. گروههای آموزشی اولیه عبارت بودند از: ارتودنسی، بیماریهای دهان، پروتز، جراحی و دندانپزشکی عملی.

    • از سال 1339 عضویت پزشکان و دندانپزشکان در سازمان نظام پزشکی اجباری شد و این سازمان مرجع رسیدگی به تخلفات و شکایات در رابطه با امور پزشکی و دندانپزشکی قرار گرفت. در رأس آن هیأت مدیره سازمان قرار دارد که تعداد دندانپزشکان آن دو نفر است.

    • در سال تحصیلی 39-1338 آموزشگاه پرستاری دندانپزشکی در مقطع فوق دیپلم با هدف آموزش دستیار دندانپزشک آغاز به کار نمود. اولین نشریه دندانپزشکی کشور «نشریه دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران» در سال 1336 منتشر شد و بعدها به مجله دانشکده دندانپزشکی تغییر نام یافت.

    • در سال 1340 ، چهار کرسی جدید تشخیص پروتز ثابت، جراحی فک و صورت و کالبد شناسی دندان ایجاد شد و در سال 1344 آموزشگاه بهداشت دهان و دندان تأسیس گردید که مدرک آن فوق دیپلم می‌باشد. سرانجام بهره برداری از ساختمان جدید دانشکده در سال 1345 با ظرفیت 200 دانشجو انجام گرفت که دکتر محسن سیاح اولین رئیس آن و این دانشکده، اولین دانشکده دندانپزشکی کشور می‌باشد.

    • در سال 1344 در پی احداث دانشگاه ملی ایران، دانشکده دندانپزشکی این دانشگاه بعنوان دومین دانشکده دندانپزشکی کشور کار خود را با 120 دانشجو آغاز کرد. در سال 1346 آموزشگاه تربیت تکنسینهای پروتز دندانی در این دانشکده تأسیس یافت و در سال 1347 آموزشگاه عالی بهداشت دهان و دندان دانشکده شروع به فعالیت کرد. در سال 1361 نام دانشگاه ملی ایران به دانشگاه شهید بهشتی تغییر یافت.

    • در سال 1329 کانون دندانپزشکان ایران بوجود آمد که خود بخود بدون اعلام انحلال در سال 1335 منحل شد. سومین مجمع علمی صنفی دندانپزشکی در 24 دیماه 1341 با نام جامعه دندانپزشکان ایران بنیان نهاده شد که چون مبانی مستحکمی داشت، دندانپزشکان ایرانی آن را خانه انگاشتند و در حفظ و بقا و اعتلای آن کوشیدند. این جامعه بعدها به نام جامعه دندانپزشکی ایران تغییر نام داد تا فراگیر همه حرف وابسته به دندانپزشکی باشد.

    • پس از دانشکده دندانپزشکی دانشگاه ملی تا سال 1357، تعداد دانشکده‌های دندانپزشکی به 5 عدد افزایش یافت: مشهد 1344 شیراز 1348 اصفهان 1352 .

    • در سال 1361 جامعه اسلامی دندانپزشکان تشکیل شد و در سال 1369 انجمن دندانپزشکی جمهوری اسلامی ایران را به ثبت رسانده و فعالیت خود را آغاز کردند.

    • بالاخره در سال 1375 بین هیأت مدیره انجمن دندانپزشکی ایران و جامعه دندانپزشکی ایران ادغام صورت گرفت و هم اکنون به نام انجمن دندانپزشکی ایران، خانه دندانپزشکان ایرانی می‌باشد.
    • منبع:
    • http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%af%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%be%d8%
    • b2%d8%b4%da%a9%db%8c+%d8%af%d8%b1+%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86&SSOReturnPage=Check&Rand=0


    جواد صادقی نسب ::: جمعه 89/6/12::: ساعت 6:52 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 6
    بازدید دیروز: 21
    کل بازدید :367471

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    Image and video hosting by TinyPic
    >>لوگوی وبلاگ من<<
    ایران - تاریخ علوم پزشکی ایران و جهان اسلام

    >>لینک دوستان<<


    >> فهرست موضوعی یادداشت ها <<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<