سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] بنده را نسزد که به دو خصلت اطمینان کند : تندرستى و توانگرى . چه آنگاه که او را تندرست بینى ناگهان بیمار گردد و آنگاه که توانگرش بینى ناگهان درویش شود . [نهج البلاغه]
بیمارستانها - تاریخ علوم پزشکی ایران و جهان اسلام
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو


  • ((گوستاولوبون )) مى گوید : ((بیمارستانهاى اسلامى ، درست مطابق با اصول بهداشتى ساخته مى شد و آنها بهترین بیمارستانهایى بودند که تا به امروز به وجود آمده اند. ماجراى رازى ، زمانى که بر آن بود تا مکانى را براى بناى بیمارستان برگزیند، معروف و مشهور است . طریقى که وى از آن بهره جست ، مورد تأ یید متخصصین امروزى بیماریهاى گوارشى است . وى ، تکه هایى گوشت را به دست پسر بچه هایى سپرد تا آن را در جاهاى مختلف بغداد بگذارند تا بتواند دریابد که در کدام جاى است که گوشت دیرتر مى پوسد و مى گندد و در نتیجه ، همانجا، مکانى مناسب براى ساخت بیمارستان باشد)). و گویند : این بیمارستان ، همان ((بیمارستان عضدى )) است .
    لکن ، ((ابن ابى اصیبعه )) مى گوید : ((رازى پیش از عضد الدوله بوده است . بنابراین باید بیمارستانى که رازى تصمیم داشته آن را بسازد، غیر از بیمارستان عضدالدوله باشد؛ زیرا رازى در سال 320 هجرى وفات یافته است )).
    ((حسن بن سوار بن بابا)) که نزدیک به دوره وى مى زیسته ، مى گوید : وى در سال دویست و نود و اندى و یا سال سیصد و اندى از دنیا رفته است و عضدالدوله چنانکه معلوم است به سال 372 هجرى در گذشته است . و لکن ((قفطى )) ذکر کرده است که رازى به سال 364 از دنیا رفته و در زمان ((المکتفى )) و اندکى نیز در زمان ((المقتدر)) زیسته است . بنابراین ، مانعى در کار نیست که رازى در انتخاب مکان بناى ((بیمارستان عضدى )) - چنانکه ذکر کرده اند - شرکت داشته باشد .
    پاره اى از خصوصیات بیمارستانها
    در باره چگونگى بیمارستانها در عهد اسلامى ، پیش از این گذشت که ((گوستاولوبون )) گفت : آنها با اصول بهداشتى مطابق بودند و از بیمارستانهاى این روزگار ما نیز بهتر بودند؛ چنانکه آنان در هر شهرى ، بیمارستانهایى عمومى بنا نمودند. و براى هرنوع بیمارى ، بخش - و یا چند بخش - اختصاص داده شده بود. اطبایى که داراى تخصص در آن بیمارى بودند، در بخش مربوطه به این سو و آن سو مى رفتند. سرپرستها و کارکنان آن بخش نیز همراه با پزشک بودند و به بیماران خدمت مى کردند. پزشک از حال بیماران با خبر مى شد و برایشان داروى لازم را تجویز مى نمود.
    در بیمارستانها، همه مردم کشور پذیرفته مى شدند و تفاوتى نداشت که مسلمان باشند یا نه . بیماران را به کاملترین شکل ممکن تأ مین مى کردند و براى آنان جیره غذایى ، پتو و ... اختصاص مى دادند.
    ((مقریزى )) در باره بیمارستان ((ابن طولون )) که به سال 259 هجرى در قاهره تأ سیس کرد، مى گوید : ((در این بیمارستان شرط و مقرر کرد که نه نظامیان در آن معالجه شوند و نه بردگان . دو حمام براى آن بنا کرد که یکى براى مردان مى باشد و دیگرى براى زنان و آن دو را براى بیمارستان و غیر آن وقف نمود. و شرط کرد که چون شخص بیمارى را به بیمارستان مى آورند، لباس و اثاثیه و لوازمش را از او بگیرند و در بیمارستان به امانت نگه دارند. سپس لباسى به تنش کنند و فرشى برایش بگسترانند و صبح و شب به وسیله دارو و غذا و پزشکان ، از وى پرستارى نمایند تا آنکه خوب شود و چون خوب شد، لباس را بدو بدهند و ترخیصش ‍ کنند)).
    و در باره بیمارستان ((منصورى )) که در قاهره به سال 683 هجرى بنا گشت ، مى گوید: ((... و در آنجا دارو و پزشک فراهم بود و نیز سایر نیازمندیهایى که یک بیمار بدان نیاز دارد. سلطان ، در بیمارستان دو نوع خدمتکار به خدمت گماشت ؛ یکى زن و دیگرى مرد تا به بیماران خدمت کنند و براى آنان نشانهایى مقرر کرد و براى بیماران تخت تهیه نمود و تختها را به لوازمى که مورد نیاز بیمار است ، مجهز کرد .
    و براى هر گروهى از بیماران ، مکانى مشخص کرد. ایوانهاى چهارگانه بیمارستان را براى بیماران مبتلا به تب مختص ‍ گردانید و سالنى را براى بیماران چشمى و سالنى دیگر را براى مجروحین و سالنى را براى مبتلایان به اسهال و سالن دیگر را براى زنان ، و مکانى را براى سرماخورده ها اختصاص داد و هر سالن به دو بخش زنان ومردان تقسیم مى شد. آب به تمام این بخشها مى رسید و در آنها جارى بود .
    و مکانى را براى آشپزخانه و تهیه دارو و نوشیدنى مختص گردانید و مکانى را براى ترکیب و به دست آوردن معجونها، سرمه ، شیاف و مانند آن ، و مواضعى دیگر را نیز به ذخیره این مواد اختصاص داد .
    مکانى بود که نوشیدنى ، شربتها و داروها به طور جداگانه نگهدارى مى شدند و جایى نیز که رئیس الاطباء براى تدریس ‍ طب جلوس مى کرد ...)) و این بیمارستان ، وقف عام بود.
    بیمارستانهاى صحرایى


    نظامیان مسلمان ، داراى بیمارستانهایى سیّار بوده اند. ((ابن خلکان )) و نیز ((قفطى )) در باره ((ابى الحکم عبیداللّه بن مظفر مغربى )) (متوفاى 549 هجرى ) مى گویند : ((و عماد اصفهانى در خریده ذکر مى کند که ابوالحکم مذکور، پزشک بیمارستانى بوده است که چهل شتر آن را حمل مى کرده و همراه با سپاه سلطان محمود سلجوقى بوده و هر جا که او خیمه مى زده ، برده مى شده است )). سپس از خدمت ((ابن مرخم )) در آنجا به عنوان پزشک و حجّام یاد مى کند.
    و ((سید امیر على )) مى گوید : ((در جنگها، گروهى از پزشکان با بیمارستانى بسیار مجهّز سپاهیان را همراهى مى کردند و با وسایلى که شتران جابجا مى نمودند مجروحان را حمل مى کردند.
    بیمارستان صحرایى رشید و ماءمون ، داراى شمار بسیارى شتر و قاطر بود تا خیمه ها، لوازم و داروها را حمل نمایند. و حتى در دوره هاى بعد که زمان حکومت ملوک ضعیفى چون سلطان محمود سلجوقى فرا رسید، لوازم بیمارستان نظامى بر چهل شتر حمل مى گشت )).
    بیمارستانهاى اورژانسى


    خدمات پزشکى مسلمانان تنها برآنچه ذکر گشت محدود نمى گردد، بلکه خدماتى دیگر نیز هست که شایان ذکر است ؛ مثلاً ایجاد مراکزى براى حوادث غیر مترقبه اى که ممکن است براى اجتماعات عمومى انسانى پیش آید .
    مؤ لف ((جامع السیرة الطولیة )) در باره مسجد ابن طولون مى گوید: در آخر آن مخزنى براى آشامیدنیها و دواها ساختند که خدمتگزارانى داشت و دکترى روز جمعه در آنجا مى نشست تا اگر حادثه اى براى نمازگزاران اتفاق افتاد درمان نماید.
    اولین بیمارستان در اسلام


    ما مى توانیم بگوییم که نخستین محلى که براى نگاهدارى بیماران و درمان آنان پس از ظهور اسلام ، مخصوص ‍ گشت ، مسجد رسول اکرم (صلى الله علیه و آله ) در مدینه بود .
    دکتر جواد على مى گوید : ((در مسجد رسول ، مکانى بود که بیماران و مجروحان درمان مى شدند و رسول و صحابه از بیمارانى که در آنجا بودند، تفقد به عمل مى آوردند)).
    در مباحث آینده در آنجا که از درمان مرد به وسیله زن بحث مى کنیم ، ان شاءاللّه به خیمه ((رفیده )) یا ((کعیبة بنت سعید)) که در مسجد پیامبر (صلى الله علیه و آله ) بر پا بود و در آن به مداواى مجروحان مى پرداخت ، اشاره خواهیم کرد .
    و از آنچه ذکر گشت ، بطلان قول بعضى روشن مى شود که گفته اند : اوّلین بیمارستان اسلامى ، بیمارستان ((ولید بن عبدالملک )) بود. البته شاید ((ولید)) نخستین کسى بود که به دلیل مناسب بودن وضع اقتصادى در زمانش ، به توسعه بیمارستانها اقدام ورزید .
    جریمه اموى !

    ((ابن قتیبه )) مى گوید : ((ابوالحسن گفته است : روزى سلیمان بن عبدالملک در میان راه مکه به عده اى جذامى برخورد و دستور داد تا آنان را آتش بزنند! و گفت : اگر خداوند خیر این قوم را مى خواست ، آنان را به چنین مرضى مبتلا نمى کرد)). به راستى که این جریمه اى است بس سخت و غیر عادلانه که بر پیشانى هر انسان آزاده اى عرق درد و شرم مى نشاند . و شکى نیست که اعمال و افعال حکام جائر اسلام و شجره ملعونه مذکور در قرآن ، بسیار نزدیک به اعمال و افعال کسانى چون فراعنه مصر است . در حالى که رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) و ائمه اطهار : مردم را چنین امر مى فرمودند که به چنین کسانى (جذامى ) به صورتى بنگرند که موجب ناراحتى آنان نشود . و على (علیه السلام ) در عهدنامه مالک اشتر مى نویسد که او باید به امور دردمندان و ناتوانان رسیدگى کند و مواجب و رزق و روزى شان را متکفل شود چه آنان که نزدیکند و چه آنان که در نقاط دور دست مى باشند.
    بیمارستانها در قرن اوّل و دوّم هجرى


    1 - ((ولید بن عبدالملک )) به سال 88 هجرى بیمارستانى در دمشق ساخت و اطبایى را در آن به خدمت گرفت و برایشان مقررى تعیین نمود. وى دستور داد جذامیان را قرنطینه کنند و براى آنان و نیز نابینایان مقررى تعیین کرد.
    2 - در زمان ((رشید)) تیمارستان وجود داشته است . و معلوم نیست که پیش از وى نیز تیمارستانى وجود داشته است و یا همو بوده که به تأ سیس آن اقدام نموده است ؟ بنابراین سخن ((جرجى زیدان )) که مى گوید : ((منصور)) یا کسى که پس از وى آمد، اقدام به تأ سیس تیمارستان نمود، سخنى نادرست است .
    3 - سپس ، ((رشید)) بیمارستان بغداد را تأ سیس کرد و زمانى که مى خواست آن را افتتاح کند، ((بختیشوع )) را از جندى شاپور فراخواند. وى در آنجا رئیس بیمارستان بود. بدو پیشنهاد کرد تا این وظیفه مهم را بر عهده گیرد، ولى او با کمال شگفتى از قبول آن سرباز زد و به اشاره چنین گفت که براى این امر، کسى دیگر را برگزیند و او نیز چنین کرد.
    بعضى بر این باورند که این بیمارستان را نخستین بیمارستان بدانند، البته اگر بیمارستانى را که عبدالملک بنا نمود اوّلین بیمارستان ندانیم .
    4 - ((برمکیان )) بیمارستانى به نام خود تأ سیس کردند که ((ابن دهن هندى )) متولى آن بود.
    5 - ((طاهر بن حسین )) خطاب به فرزندش ، ((عبداللّه )) مى نویسد : ((براى بیماران مسلمان ، خانه اى بنا کن تا در آن محفوظ باشند و کسانى را برایشان به خدمت گمار که به امورشان برسند و پزشکانى که به درمان دردهایشان بپردازند)).
    6 - در بغداد، بیمارستانى بوده است مخصوص دیوانگان . این محل ، همان ((دیر هرقل )) قدیم بوده است .
    بیمارستانها در قرن سوم و پس از آن


    بعضى مى گویند : ((سپس یک قرن به تمام و کمال گذشت و کسى تا آن وقت نشنید که دوباره مؤ سسه اى این چنین در پایتخت - بغداد - ساخته شود. این قرن ، همان وقتى است که پزشکان معروف بیمارستانهاى جندى شاپور به قصر خلیفه خوانده شدند. و شاید سبب ، توجهى باشد که به ((سامرا)) مبذول گشت ؛ شهرى که در نظر خلفا، پس از پایتخت ، مقام دوّم را کسب کرد)).
    به هر حال ، مسلمانان قرن سوم ، توجه فراوانى به ساخت بیمارستانهاى بسیار در مناطق مختلف مبذول مى داشتند. به عنوان نمونه مى توان از موارد ذیل نام برد:
    1 - بیمارستان ساخته شده به وسیله ((احمد بن طولون )) در مصر به سال 259 یا 261 هجرى که پیش از این سخن درباره اش رفت .
    2 - پیش از به پایان رسیدن قرن سوم ، در مکه و مدینه ، بیمارستانهایى ساخته شد.
    3 - سپس ((بدر مولى المعتضد)) در بغداد بیمارستانى بنا نمود.
    4 - در سال 302 هجرى ، وزیر، على بن عیسى ، بیمارستانى دیگر بنا نمود که ((سعید بن یعقوب دمشقى )) ریاستش را همراه با بیمارستانهاى بغداد، مکه و مدینه برعهده گرفت .
    5 - در سال 306 هجرى ((سنان بن ثابت )) بیمارستان ((السیدة )) را تأ سیس کرد و ((مقتدر))، بیمارستانى دیگر بنا نمود. و گویند که همین ((سنان ))، پنج بیمارستان را در سال 304 هجرى سرپرستى مى کرده است .
    6 - در سال 313 هجرى ((ابن الفرات ))، دشمن سیاسى ((على بن عیسى )) بیمارستانى ساخت و ریاستش را به ((ثابت بن سنان )) واگذار کرد.
    7 - سپس ((امیر الا مراى ترکى ، ابوالحسن ))، پیش از مرگش به سال 329 هجرى بیمارستانى تأ سیس نمود و ریاستش را به دست ((سنان بن ثابت )) سپرد.
    8 - در سال 355 هجرى ((معزّالدوله ))، بیمارستانى در بغداد تأ سیس کرد.
    9 - ((عضدالدوله )) در سال 368 هجرى بیمارستان مشهور بغداد را بنا نمود. در این بیمارستان ، 24 پزشک خدمت مى کردند که داراى تخصصهاى مختلف بودند. ریاست بیمارستان را به ترتیب ، بیش از 24 پزشک بر عهده گرفتند.
    جهانگرد اندلسى ، ((ابن جبیر)) از این بیمارستان به سال 580 هجرى در بغداد دیدار کرده است . بیمارستان مذکور، همچنان به فعالیت مى پرداخته و در زمان یورش مغولان به سال 656 هجرى نیز خراب نشده است . سپس ‍ بیمارستانهاى بسیارى در شهرها و مناطق مختلف ساخته شد ...

    منبع:مختصری از تاریخ طب علامه جغفر مرتضا عاملی


    جواد صادقی نسب ::: جمعه 87/3/24::: ساعت 10:32 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 12
    بازدید دیروز: 47
    کل بازدید :368127

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    Image and video hosting by TinyPic
    >>لوگوی وبلاگ من<<
    بیمارستانها - تاریخ علوم پزشکی ایران و جهان اسلام

    >>لینک دوستان<<


    >> فهرست موضوعی یادداشت ها <<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<