در این قسمت شرح حال و آثار و خدمات طبی عده ای از پزشکان دوران طب اسلامی تا اواخر قرن ششم هجری برگرفته از کتاب تاریخ طب ایران تالیف دکتر محمد نجم آبادی آمده است.
ثاودون: وی از پزشکان سده اول هجری و طبیب مخصوص حجاج بن یوسف ثقفی بود و با بیاذق طبیب معاصر و هر دو به خدمت حجاج مشغول بودند.وی زمان منصور خلیفه را درک کرده بود. تاریخ تولد و وفات وی معلوم نیست. تالیفی به نام "کناش کبیر" که برای فرزندش نگاشته از او است که در تاریخ طب اسلامی معروف می باشد.
ابن ماهان: یعقوب سیرافی معروف به ابن ماهان از اطباء سریانی است که در ابتدای دولت عباسیان می زیسته. وی از مردم سیراف فارس بود. وی را تالیفی است به نام "السفر والحضر". تاریخ تولد و وفات وی معلوم نیست.
خصیب بصری: وی مسیحی و از پزشکان سده دوم هجری است که در بصره به طبابت مشغول بود.
سهل کوسج (کوسه): نام وی سهل و کنیه اش ابوسابور(شاپور) فرزند سهل و از مردم اهواز است.وی معاصر با یوحنابن ماسویه، جورجیس فرزند بختیشوع،عیسی بن حکم، عیسی بن ابی خالد،زکریای طیفوری و یعقوب معاصر بود.
بولس: فرزند حسنون از اطباء سده سوم هجری قمری و معاصر معتصم خلیفه عباسی بود. وی با سلمویه بن بنان طبیب مخصوص معتصم معاصر بود. او را تالیفی به نام "ادویه مفرده" است.
سابور فرزند سهل: این طبیب ایرانی دائما در بیمارستان گندی شاپور به درمان بیماران اشتغال داشت.مردی دانشمند و عالم به خواص داروها و ترکیب آنها بود. از او "الاقراباذین الکبیر" در باب داروشناسی و ترکیب ادویه در 17 باب، "قوی الاطعمه و مضارها و منافعها"، "الردعلی حنین فی کتابه فی الفرق بین الغذا و الدواء المسهل"، " القول فی النوم و الیقظه" گفتاری در خواب و بیداری و "ابدال الادویه" در تبدیل و جانشین نمودن داروها به یادگار مانده است.
اسرائیل بن سهل: وی فرزند سهل سابق الذکر است که از اطباء سده سوم هجری می باشد. اثر وی کتاب مشهوری در "تریاق" است.
دیلم: وی از اطباء مقیم بغداد بود که در زمان خود تقدم بر سایر اطباء داشت. از وی تالیفی دیده نشد.
داودبن دیلم: وی طبیب مخصوص معتضد خلیفه عباسی بود. وفاتش طبق گفته ابن ابی اصیبعه روز شنبه 5 محرم الحرام سنه 329 هجری در بغداد است. از وی تالیفی دیده نشد.
الحلاجی: یحیی بن ابی حکیم از اطباء سده سوم هجری و طبیب معتضد خلیفه عباسی بود. تاریخ تولد و وفات وی به دست نیامد.
تمیمی: ابوعبدالله محمدبن احمدبن سعید از اطباء بسیار مشهور سده چهارم هجری و در تمدن اسلامی بسیار معروف است. از معاصران وی علی بن عباس مجوسی اهوازی است. وی در
گیاه شناسی، داروهای مفرد و مرکب در دوران خود و حید عصر بود.
وی کتاب "ماده البقاء باصلاح فسادالهواء و التحرز من ضررالاوباء" را به نام ابوالفرج وزیر در مصر تالیف نمود.
علت شهرت وی به جهت اصلاح تریاق فاروق و تریاق های دیگر است که بعضی ادویه بدان اضافه نموده که در تاریخ طب اسلامی بسیار مشهور است.
آثار و مولفات وی :"مقاله فی ماهیه الرمد و انواعه و اسبابه و علاجه" در ماهیت چشم درد چرکین، انواع آن، علت و درمان آن است، "رساله در "صفت تریاق" و در مورد داروها و ترکیبات آنها نیز کتابی نوشته است.
ابومنصور قمری: نامش حسن و پدرش نوح است. وی از اطباء مشهور سده چهارم هجری و در روزگار سلطنت سامانیان در بخارا و به خدمت امیر منصور سامانی می زیسته.مولفات وی: "غنی و منی"، "علل العلل" که مجموعه ای از داروهای مفرد می باشد، "معالجات منصوری"، "مقاله ای در بحران"، "فی علاج امراض مصدر"، "فی الحمیات" و "فی مرض الاستسقا" را می توان نام برد.
ابن اثردی: ابن اثردی یا به گفته ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء، ابوالغنائم هبه الله بن علی بن الحسین بن اثردی از مردم بغداد و از اطباء ممتاز این شهر بود. تالیفات وی: "تعلیقه های طبی و فلسفی"، "مقاله ای در باب آنکه لذت خواب در نفس خواب است و هرگاه که انسان بخوابد آن لذت حاصل می شود" که آن را برای ابونصرتکریتی نوشته است.
ابوبکر محمدبن خلیل رقی: از اطباء فاضلی بود که هم خوب درس خوانده بود و هم خوب تدریس و درمان می کرد. وی از اطباء مائه چهارم هجری بود. وی اولین طبیبی است که در سال 303 هجری کتاب "مسائل حنین بن اسحق" را در طب تفسیر و تشریح کرده است. تاریخ وفات وی به سال 303 هجری قمری اتفاق افتاده است.
ابوالحسن بن محمد طبیب طبری: وی اهل طبرستان و طبیب رکن الدوله دیلمی بود. وی از اطباء مائه چهارم هجری است. وفاتش به سال 359 هجری نوشته است. از وی کناش معرفی به نام "المعالجات البقراطیه" که کتاب بسیار نافع و مفیدی است به یادگار مانده است.
ابوعلی مسکویه: ابوعلی احمدبن محمدبن یعقوب ملقب به مسکویه مردی فاضل و در علوم حکمت ممتاز و در علم طب بصیر بود و از اصول و فروع آن اطلاع کامل داشت. آثار و مولفات وی عبارتند از: "کتاب الاشربه" و "کتاب الطبیخ".
اسحق بن شلیطا: وی از اطباء بغداد است. وفات او در زمان خلافت مطیع عباسی (333-364 هجری) اتفاق افتاد. از وی تالیف طبی دیده نشد.
یوسف طبیب: نام این طبیب یوسف و پدرش یعقوب و از شاگردان رازی می باشد. از نام وی و پدرش چنین مستفاد می شود که کلیمی بوده اند. آثار وی "فی الادویه العین و علاج ها و مداوات ها و ترکیب الادویه لمایحتاج الیه من ذلک" را می توان نام بود.
ابن قارن رازی: این طبیب از شاگران رازی است و مدتی در مصاحبت وی بوده است. وی از اطباء سده چهارم هجری است و قاعدتا در زمان وفات رازی(313-320) حیات داشته است. تالیف طبی از وی دیده نشد.
یحیی بن عدی: ابوزکریا یحیی فرزند عدی فرزند حمید فرزند زکریای تکریتی از پزشکان و حکماء قرن چهارم هجری است که به عقیده برخی از حکما، وی طب و منطق را نزد رازی آموخته است.
ابوالقاسم مقانعی: نام وی طاهر فرزند محمد فرزند ابراهیم می باشد.وی از شاگران رازی بوده و قاعدتا از پزشکان سده چهارم هجری است. از وی تالیفی بدست نیامد.
ابوغانم رازی: برحسب نظر برخی مورخان، وی طب و فلسفه را از رازی آموخته است. وی از پزشکان سده چهارم هجری بوده است.
ابوالحسین عمربن الدحلی: از پزشکان سده چهارم هجری و از معاصران خلفای عباسی بود. وفاتش پس از سال 364 هجری یعنی پس از مرگ مطیع خلیفه عباسی اتفاق افتاد. در بعضی از تواریخ نام وی ابوالحسین بن عمروالدجیلی آمده است.
ابوالخیر الجرائحی: وی از مشاهیر جراحان سده چهارم هجری است و در جراحی مهارتی بسزا و در بیمارستان عضدی به جراحی اشتغال داشته و ریاست جراحان این بیمارستان را نیر برعهده داشته و به نام اش شیخ ابوالخیر جراح معروف بوده است.
وی در ساختن روغن ها و مرهمها دستی بسزا داشت و شخصا چند مرهم و روغن برای درمان زخم ها تهیه کرده که در کتب تواریخ طب مشهور است.تاریخ وفات وی معلوم نیست ولی آنچه مسلم است در اواخر سده چهارم هجری اتفاق افتاده است.
ابراهیم بن بکوس (بکس) عشاری: این طبیب معروف به ابن بکوس و مکنی به ابواسحق و از اطباء قرن چهارم هجری است. طبیبی ماهر و مترجمی زبر دست بوده و زبان های سریانی و عربی را خوب می دانسته و در دولت عباسیان کتب زیادی از یونانی به عربی نقل کرده و در بیمارستان عضدی طبابت و تدریس می کرده است. وی یکی از 24 طبیبی است که پادشاه دیلمی عضدالدوله در سال 386 هجری در بیمارستان عضدی گمارده است.
مولفات و آثار طبی وی عبارتند از: "کناش کبیر در طب"،"کناش صغیر در طب"،"قرابادین"،"مقاله ای در باب آبله"، "مقاله ای در غرب و جرب چشم"، "مقاله ای در باب استسقا"، "رساله ای در تشریح و درمان چشم"، "رساله ای در بیماری پوست"، "رساله ای در فادزهر"، "رساله ای در درمان سموم"، "کتابی در رویا"، " کتابی در حس و محسوس"، "رساله ای در آب های معدنی"، "رساله ای در اینکه آب خالص در طب بیشتر از ماءالشعیر مرطوب است".
احمدبن ابی الاشعث فارسی: ابوجعفراحمدبن محمدبن ابی الاشعث از پزشکان سده چهارم هجری است. وی در فارس به دنیا آمد. تاریخ وفاتش در دهه 360 هجری در موصل اتفاق افتاده است.
وی به خوبی کتاب های جالینوس و نکات و اسرار آنها را می دانست و بسیاری از کتب جالینوس را شرح و کتاب های شانزده گانه او را از هم تفکیک کرده و آنها را به فصول و ابوابی تقسیم و قبل از او کسی این کار را نکرده است.
مولفات و آثار وی عبارتند از: "کتاب ادویه مفرده"، "کتاب الجدری و الحصبه و الحمیقاء" در باب آبله و سرخک و آبله مرغان ذکر شده، "فی السرسام و البرسام و مداواتهما"، "کتاب فی القولنج"، "فی البرص و البهق"، "کتاب فی ظهور الدم" در دو مقاله ذکر شده، " فی المالیخولیا"، "فی النوم و الیقظه"، "کتاب الغاذی و المغتذی" و "شرح کتاب حمیات جالینوس".
ابوالحسین بن تفاح: وی از مشاهیر، جراحان بغداد بود و در زمان عضدالدوله دیلمی با برادرش ابوالخیر به اعمال جراحی در بیمارستان عضدی اشتغال داشت.تاریخ تولد و وفاتش معلوم نیست. و از وی تالیفی دیده نشد.
ابوالعلاء فارسی: وی از اطباء سده چهارم هجری و در دوران سلاطین آل بویه می زیسته و با علی بن عباس مجوسی اهوازی و ابوماهر موسی بن یوسف شیرازی و ابن مندویه اصفهانی و در زمان سلطان الدوله در شیراز مشغول به طبابت بوده.
تاریخ وفات وی سال380 هجری ذکر شده است و از وی تالیف طبی در دست نیست اما در باب معالجاتی که کرده در برخی از کتب تاریخی حکایاتی آمده است.
ابوماهر موسی بن یوسف بن سیار: موسی بن سیار شیرازی از اطباء نامدار سرزمین فارس می باشد و در سده های سوم و چهارم هجری می زیسته. احمدبن محمدالطبری، ابن مندویه اصفهانی و اهوازی (علی بن عباس مجوسی) از شاگردان وی
می باشند.
آثار و مولفات وی: "رساله ای در آلات جراحی"، "مقاله ای در فصد"، کتاب "چهل باب در جزء نظری و عملی"، "تعلیقات بر کتاب اغلوتن جالینوس"، "فی السته الضروریه"
ابویعقوب اهوازی: وی از مردم اهواز و از بیست و چهار طبیبی بود که عضدالدوله دیلمی برای بیمارستان عضدی بغداد انتخاب کرده بود.وی را تالیفی است به نام "سکنجبین بزوری گرم تر از تریاق است"
ابن مندویه اصفهانی: ابوعلی احمدبن عبدالرحمن بن مندویه از اطباء و حکمای بسیار معتبر قرن چهارم هجری است که در ایران از نظر طب و حکمت شهرت کم نظیری داشته است. وی هم فیلسوف است و هم طبیب.
آثار و مولفات طبی وی به گفته ابن ابی اصیبعه در کتاب عیون الانباء بالغ بر 47 عدد می باشد:
1. رساله ای به احمدبن سعد در باب نگهداری و حفظ الصحه بدن است
2. رساله در موضوع تدبیر بدن به عبادبن عباس
3. ایضا رساله ای در همین باب به ابوالفضل العارض
4. رساله ای به ابوالقاسم احمدبن علی بن بحر در باب تدبیر مسافرت
5. رساله ای به حمره بن الحسن در ترکیب طبقات چشم
6. رساله ای به عبادبن عباس در موضوع کیفیت هضم غذا
7. رساله ای به ابوالحسین الوارد در علاج انتشار نور چشم
8. رساله ای به مستفسر در باب تدبیر حفظ الصحه بدن و معالجه دردها
9. رساله ای به ابوجعفراحمدبن محمدبن حسن در باب قولنج
10. رساله دیگری به ابوجعفر در باب معالجه کسانی که قولنج پیدا می کنند و جلوگیری از عارضه قولنج بعد از رفع آن
11. رساله ای به ابوالفضل در معالجه مثانه
12.رساله ای به استادالرئیس در معالجه شقاق بواسیر
13. رساله ای در علل قوه باه
14. رساله ای در باب آنکه چرا در موقع سوزاندن چوب انجیر گوش انسان به صدا در می آید.
15.رساله ای در باب دردزانو
16. رساله ای در باب اثر انواع شربت ها در بدن انسان
17. رساله ای در توصیف شراب مسکر و نفع و ضرر آن
18. رساله به حمره بن الحسن در باب آنکه آب مغذی نیست
19. شرحی به پسرش در علاج جوش های بدن او نوشته که با آب پنیر معالجه کند.
20. رساله ای در تحسین شراب و وصف افعال آن
21. رساله ای در منافع و مضار آب جو
22. رساله ای به ابوالحسن احمدبن سعید نوشته و موضوع آن خندیقون و آب جو این نامه در جواب احمدبن سعید بود.
23. رساله ای به یکی از دوستان خود در باب تمرهندی
24.رساله ای به حمره بن الحسن در موضوع نفس و روح بنابر آراء یونانیان
25. رساله ای به یکی از دوستان در باب کافور
26. رساله ای به حمره بن الحسن در علل و اعتذار اطبا از بیمارستان
27. رساله ای بر رد کتاب "نقض الطب" منسوب به جاحظ
28. رساله ای به حمره بن الحسن در باب رد کسانی که احتیاج طبیب را به علم لغت منکر شده اند
29.رساله ای به ابوالحسن بن سعید که موضوع آن بحث در مطلبی است که ابوحکیم اسحق بن یوحنای طبیب اهوازی در باب دردهای خود گفته است.
30. رساله آی به یوسف بن یزداد طبیب نوشته و در آن بعضی از طرق علاج او را تخطئه کرده است.
31. رساله دیگری به ابومحمد متطبب در باب علت فوت امیر شیر زیل بن رکن الدوله دیلمی
32. رساله ای به ابومسلم محمدبن بحر از زبان محمد طبیب مدینی
33. رساله ای به ابومحمد مدینی در باب تکمید با ارزن
34. رساله ای در بیان درد احمدبن اسحق البرجی و بیان عمل غلطی که یوسف بن اصطفن متطبب کرده
35. رساله ای در دردهای کودکان
36. "کناش"
37. کتاب مدخل در طب
38. الجامع المختصر فی علم الطب
39.المغیث فی الطب
40. الجامع المختصر فی علم الطب
41.در شراب
42.الاطعمه و الاشربه
43. نهایه الاختصار
44. کافی در طب، این کتاب معروف به قانون صغیر است.
ابوالحسین بن کشکرایا: وی از شاگردان ممتاز سنان بن ثابت بن قره بوده است.وی ماده تنقیه ای درست کرده بود که به نامش معروف شد و آن از ساقه بعضی گیاه ها و مواد تند و گرم بود.
آثار و مولفات وی: "کناش معروف به حاوی"، کناشی دیگر که ظاهرا به نام امیرسیف الدوله می باشد"؛ "در معرفت نبض".
وفات وی در سال370 هجری بوده است.
ابو سلیمان محمدبن طاهربن بهرام سجستانی منطقی: وی شاگرد متی بن یونس و دیگران بود.
آثار و مولفات وی: "مقاله ای در مراتب قوای انسان"، "کیفیت الانذارات التی تنذربها النفس فیما یحدث فی عالم الکون"، "کلام فی المنطق"، "تعالیق حکمیه" و "مقاله فی الاجرام العلویه طبیعت ها طبیعه خامسه"
ابوالحسین بن غسان طبیب: وی از اطباء سده چهارم هجری و طبیب مخصوص عضدالدوله دیلمی بود. وی در علوم اوائل، فنون،فلسفه و علوم یونانیان احاطه کامل داشت و در علم طب چنان ممتاز و منفرد شد که عدیل و نظیر نداشت.
وفاتش در اواخر سده چهارم هجری اتفاق افتاده است و از تالیفی دیده نشده.
حسن فسائی (فسوی): وی از اطباء معروف فارس و از اهالی فسا بود و در دوران خود از اطباء ممتاز به شمار می رفته است که در خدمت پادشاهان آل بویه و طبیب مخصوص بهاءالدوله بن عضدالدوله بوده است.از وی تالیفی دیده نشده و تاریخ تولد و وفاتش نیز معلوم نیست.
36. ابوسهل مسیحی: نامش عیسی و نام پدرش یحیی و کنیه اش ابوسهل و تولدش در گرگان به سال 361 هجری است و عموما به ابوسهل مسیحی مشهور است. وی تحصیلات طبی خود را در بغداد گذرانده است. به گفته قطب الدین، در شرح قانون در چند محل بوسهل اعلم از بوعلی بوده است. ایضا مهذب الدین عبدالحریم بن علی گوید: "در میان دانشمندان متقدم و متاخر اطبای نصاری فردی را ندیدم که در فصاحت عبارت وجودت بیان به مانند بوسهل مسیحی باشد"
آثار و تالیفات وی عبارتند از: "کتاب المائه فی الطب" یا کتاب "صدباب بوسهل"، "فی اظهار کلمه الله تعالی فی خلق الانسان"، "فی العلم الطبیعی"، "الطب الکلی"، "فی الجدری"، "فی الوبا"، "فی الباه"، "اختصار کتاب المجسطی"،"تعبیرالرویا"،"نبض" و "فی الطاعون".
ابوسهل نیلی: ابوسهل سعیدبن عبدالعزیز بن عبدالله بن محمد ابراهیم بن عبدالمومن طیفور ابوسهل النیلی از پزشکان مشهور به فضل و دانش که در طب مقامی بلند داشت و فقیه و ادیب نیز بود.وی از اهالی نیشابور می باشد. آثار طبی وی عبارتنداز: "تلخیص کتاب المسائل للحنین" و "تلخیص شرح فصول بقراط از جالینوس". تاریخ وفات وی به سال 420 هجری اتفاق افتاده است.
ابومنصور طیفور: وی از پزشکان دوران سلطان محمود غزنوی و از معاشرین ابونصر مشکان بود. کنیه اش ابومنصور و در چند مورد بونصر در تاریخ ذکر شده است. وی از اطباء سده پنجم هجری است. تالیفی از وی دیده نشده.
اسحق بن علی الرهاوی: وی از اطباء بغداد بود. وی طبیبی ممتاز بود که گفتار و کلام جالینوس را خوب می فهمید و در صنعت طب مهارت مخصوص داشت. تالیفات وی به شرح زیر است:کتاب "ادب الطیب" مشتمل بر ده مقاله، کتاب "الصناعه الصغیره"، "کتاب النبض الصغیر" و "کتاب جالینوس" که به اغلوتن نوشته است.
ابن عجیم طبیب پارسی: وی از اطباء اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنچم هجری است. مولد و منشاء وی به فارس و در زمان دولت
آل بویه بود. تاریخ تولدش معلوم نیست اما وفاتش مقارن با وفات شیخ الرئیس در سال 430 در شیراز اتفاق افتاده است.
علی بن عیسی (یا عیسی بن علی)کحال: از اطباء قرن چهارم و پنجم هجری و چشم پزشکی ماهر و حاذق بود. تاریخ وفاتش به قول ابن ابی اصیبعه به سال 400 و اندی ثبت کرده اند.
اثر مهم وی کتابی است به نام "تذکره الکحالین" که در سه مقاله نوشته شده، و در آن جمیع بیماری های چشم و درمان آن و آراء و عقاید اطباء سلف در این زمینه متذکر گردیده است.
42.ابوسهل ارجانی: وی از مردم ارجان از اعمال فارس بود و طبابت خاص ابوکالیجار مرزبان بن سلطان الدوله بن بهاءالدوله بن عضدالدوله دیلمی را داشت. وفات وی به سال 416 هجری اتفاق افتاده و تالیفی از وی دیده نشده است.
ابونصر مقبلی: محمدبن یوسف مقبلی از اطباء تمدن اسلامی است که نامش ضمن اطباء سده چهارم و پنجم آمده است. وی را دو تالیف طبی است: "تلخیص مسائل حنین فرزند اسحق" و "رساله ای در شراب".
ابوالفرج عبدالله بن الطیب: ابوالفرج از اطباء مشهور و دانشمند قرن چهارم هجری و معاصر و معارض ابن سینا است. وی کیش مسیحی داشت و از اهل بغداد بود. وی فیلسوف و طبیبی کم نظیر بود که مدتها در بغداد در بیمارستان عضدی به طبابت و تدریس طب اشتغال و ریاست آن را برعهده داشت. تاریخ تولد وی به دست نیامد اما تاریخ وفاتش به قول صاحب قاموس الاعام سال 435 هجری آمده است.
مولفات وی بالغ بر 43 اثر می باشد که 14 تای آن در فلسفه و بقیه آن در طب آمده است:
1. "تفسیر کتاب ابیذیمیای ابقراط"
2. "تفسیر کتاب فصول ابقراط"
3. "تفسیر کتاب طبیعه الانسان ابقراط"
4. "تفسیر کتاب الاخلاط ابقراط"
5. "تفسیر کتاب نبض صغیر"
6. "تفسیر کتاب الفرق"
7. "تفسیر کتاب مزاج"
8. "تفسیر کتاب قوی الطبیعیه"
9. "تفسیر کتاب تشریح صغیر"
10."تفسیر کتاب العلل و الاعراض"
11."تفسیر کتاب تعرف علل الاعضاء الباطنیه"
12. "تفسیر کتاب نبض الکبیر"
13. "تفسیر کتاب الحمیات"
14."تفسیر کتاب بحران"
15." تفسیر کتاب ایام بحران"
16. "تفسیر کتاب حیله البرء"
17."تفسیر کتاب تدبیر الاصحاء"
18. "نتیجه و خلاصه کتابهای 16 گانه جالینوس"
19."شرح کتاب ثمار حنین بن اسحق"
20."کتاب نکته ها و نتیجه های طبی و فلسفی"
21."مقاله ای در قوای طبیعی"
22."مقاله ای در بیان آنکه برای هر خلطی دارویی است که آن را از بدن خارج می کند؛ ولی برای خون دارویی نیست که آن را خارج کند"
23." مقاله ای در باب آنکه چگونه پش گو خبر از چیز گمشده می دهد و دلیل بر صحت آن چه از حیث شرع و چه از لحاظ طب و فلسفه"
24. "مقاله ای در باب خواب و تمییز صحیح از سقیم بنابر طریقه فلاسفه"
26. "مقاله ای در شراب"
ابوسعید یمامی (یمانی): وی از اطباء نامدار و منجمان بزرگ در دوران سلاطین آل بویه بود.
آثار و مولفات طبی وی به قرار زیر است:
رساله "امتحان الاطباء" که نتیجه امتحاناتی است که از اطباء کرده و برای خلیفه فرستاده است، "شرح فصول ابقراط" در دو مجلد، "شرح مسائل حنین" که درمان بیماری های عامه و خاصه هر شهر و هر مزاج در هر سن می باشد.
لازم به ذکر است که در تاریخ طب اسلامی چهار نفر برای امتحان اطباء مامور بودند:
1. سنان بن ثابت
2. ابراهیم بن سنان
3. ابن تلمیذ هبه الله
4. ابوسعید یمانی
منبع: درمانگر، نشریه تخصصی طب سنتی و مکمل
ثاودون: وی از پزشکان سده اول هجری و طبیب مخصوص حجاج بن یوسف ثقفی بود و با بیاذق طبیب معاصر و هر دو به خدمت حجاج مشغول بودند.وی زمان منصور خلیفه را درک کرده بود. تاریخ تولد و وفات وی معلوم نیست. تالیفی به نام "کناش کبیر" که برای فرزندش نگاشته از او است که در تاریخ طب اسلامی معروف می باشد.
ابن ماهان: یعقوب سیرافی معروف به ابن ماهان از اطباء سریانی است که در ابتدای دولت عباسیان می زیسته. وی از مردم سیراف فارس بود. وی را تالیفی است به نام "السفر والحضر". تاریخ تولد و وفات وی معلوم نیست.
خصیب بصری: وی مسیحی و از پزشکان سده دوم هجری است که در بصره به طبابت مشغول بود.
سهل کوسج (کوسه): نام وی سهل و کنیه اش ابوسابور(شاپور) فرزند سهل و از مردم اهواز است.وی معاصر با یوحنابن ماسویه، جورجیس فرزند بختیشوع،عیسی بن حکم، عیسی بن ابی خالد،زکریای طیفوری و یعقوب معاصر بود.
بولس: فرزند حسنون از اطباء سده سوم هجری قمری و معاصر معتصم خلیفه عباسی بود. وی با سلمویه بن بنان طبیب مخصوص معتصم معاصر بود. او را تالیفی به نام "ادویه مفرده" است.
سابور فرزند سهل: این طبیب ایرانی دائما در بیمارستان گندی شاپور به درمان بیماران اشتغال داشت.مردی دانشمند و عالم به خواص داروها و ترکیب آنها بود. از او "الاقراباذین الکبیر" در باب داروشناسی و ترکیب ادویه در 17 باب، "قوی الاطعمه و مضارها و منافعها"، "الردعلی حنین فی کتابه فی الفرق بین الغذا و الدواء المسهل"، " القول فی النوم و الیقظه" گفتاری در خواب و بیداری و "ابدال الادویه" در تبدیل و جانشین نمودن داروها به یادگار مانده است.
اسرائیل بن سهل: وی فرزند سهل سابق الذکر است که از اطباء سده سوم هجری می باشد. اثر وی کتاب مشهوری در "تریاق" است.
دیلم: وی از اطباء مقیم بغداد بود که در زمان خود تقدم بر سایر اطباء داشت. از وی تالیفی دیده نشد.
داودبن دیلم: وی طبیب مخصوص معتضد خلیفه عباسی بود. وفاتش طبق گفته ابن ابی اصیبعه روز شنبه 5 محرم الحرام سنه 329 هجری در بغداد است. از وی تالیفی دیده نشد.
الحلاجی: یحیی بن ابی حکیم از اطباء سده سوم هجری و طبیب معتضد خلیفه عباسی بود. تاریخ تولد و وفات وی به دست نیامد.
تمیمی: ابوعبدالله محمدبن احمدبن سعید از اطباء بسیار مشهور سده چهارم هجری و در تمدن اسلامی بسیار معروف است. از معاصران وی علی بن عباس مجوسی اهوازی است. وی در
گیاه شناسی، داروهای مفرد و مرکب در دوران خود و حید عصر بود.
وی کتاب "ماده البقاء باصلاح فسادالهواء و التحرز من ضررالاوباء" را به نام ابوالفرج وزیر در مصر تالیف نمود.
علت شهرت وی به جهت اصلاح تریاق فاروق و تریاق های دیگر است که بعضی ادویه بدان اضافه نموده که در تاریخ طب اسلامی بسیار مشهور است.
آثار و مولفات وی :"مقاله فی ماهیه الرمد و انواعه و اسبابه و علاجه" در ماهیت چشم درد چرکین، انواع آن، علت و درمان آن است، "رساله در "صفت تریاق" و در مورد داروها و ترکیبات آنها نیز کتابی نوشته است.
ابومنصور قمری: نامش حسن و پدرش نوح است. وی از اطباء مشهور سده چهارم هجری و در روزگار سلطنت سامانیان در بخارا و به خدمت امیر منصور سامانی می زیسته.مولفات وی: "غنی و منی"، "علل العلل" که مجموعه ای از داروهای مفرد می باشد، "معالجات منصوری"، "مقاله ای در بحران"، "فی علاج امراض مصدر"، "فی الحمیات" و "فی مرض الاستسقا" را می توان نام برد.
ابن اثردی: ابن اثردی یا به گفته ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء، ابوالغنائم هبه الله بن علی بن الحسین بن اثردی از مردم بغداد و از اطباء ممتاز این شهر بود. تالیفات وی: "تعلیقه های طبی و فلسفی"، "مقاله ای در باب آنکه لذت خواب در نفس خواب است و هرگاه که انسان بخوابد آن لذت حاصل می شود" که آن را برای ابونصرتکریتی نوشته است.
ابوبکر محمدبن خلیل رقی: از اطباء فاضلی بود که هم خوب درس خوانده بود و هم خوب تدریس و درمان می کرد. وی از اطباء مائه چهارم هجری بود. وی اولین طبیبی است که در سال 303 هجری کتاب "مسائل حنین بن اسحق" را در طب تفسیر و تشریح کرده است. تاریخ وفات وی به سال 303 هجری قمری اتفاق افتاده است.
ابوالحسن بن محمد طبیب طبری: وی اهل طبرستان و طبیب رکن الدوله دیلمی بود. وی از اطباء مائه چهارم هجری است. وفاتش به سال 359 هجری نوشته است. از وی کناش معرفی به نام "المعالجات البقراطیه" که کتاب بسیار نافع و مفیدی است به یادگار مانده است.
ابوعلی مسکویه: ابوعلی احمدبن محمدبن یعقوب ملقب به مسکویه مردی فاضل و در علوم حکمت ممتاز و در علم طب بصیر بود و از اصول و فروع آن اطلاع کامل داشت. آثار و مولفات وی عبارتند از: "کتاب الاشربه" و "کتاب الطبیخ".
اسحق بن شلیطا: وی از اطباء بغداد است. وفات او در زمان خلافت مطیع عباسی (333-364 هجری) اتفاق افتاد. از وی تالیف طبی دیده نشد.
یوسف طبیب: نام این طبیب یوسف و پدرش یعقوب و از شاگردان رازی می باشد. از نام وی و پدرش چنین مستفاد می شود که کلیمی بوده اند. آثار وی "فی الادویه العین و علاج ها و مداوات ها و ترکیب الادویه لمایحتاج الیه من ذلک" را می توان نام بود.
ابن قارن رازی: این طبیب از شاگران رازی است و مدتی در مصاحبت وی بوده است. وی از اطباء سده چهارم هجری است و قاعدتا در زمان وفات رازی(313-320) حیات داشته است. تالیف طبی از وی دیده نشد.
یحیی بن عدی: ابوزکریا یحیی فرزند عدی فرزند حمید فرزند زکریای تکریتی از پزشکان و حکماء قرن چهارم هجری است که به عقیده برخی از حکما، وی طب و منطق را نزد رازی آموخته است.
ابوالقاسم مقانعی: نام وی طاهر فرزند محمد فرزند ابراهیم می باشد.وی از شاگران رازی بوده و قاعدتا از پزشکان سده چهارم هجری است. از وی تالیفی بدست نیامد.
ابوغانم رازی: برحسب نظر برخی مورخان، وی طب و فلسفه را از رازی آموخته است. وی از پزشکان سده چهارم هجری بوده است.
ابوالحسین عمربن الدحلی: از پزشکان سده چهارم هجری و از معاصران خلفای عباسی بود. وفاتش پس از سال 364 هجری یعنی پس از مرگ مطیع خلیفه عباسی اتفاق افتاد. در بعضی از تواریخ نام وی ابوالحسین بن عمروالدجیلی آمده است.
ابوالخیر الجرائحی: وی از مشاهیر جراحان سده چهارم هجری است و در جراحی مهارتی بسزا و در بیمارستان عضدی به جراحی اشتغال داشته و ریاست جراحان این بیمارستان را نیر برعهده داشته و به نام اش شیخ ابوالخیر جراح معروف بوده است.
وی در ساختن روغن ها و مرهمها دستی بسزا داشت و شخصا چند مرهم و روغن برای درمان زخم ها تهیه کرده که در کتب تواریخ طب مشهور است.تاریخ وفات وی معلوم نیست ولی آنچه مسلم است در اواخر سده چهارم هجری اتفاق افتاده است.
ابراهیم بن بکوس (بکس) عشاری: این طبیب معروف به ابن بکوس و مکنی به ابواسحق و از اطباء قرن چهارم هجری است. طبیبی ماهر و مترجمی زبر دست بوده و زبان های سریانی و عربی را خوب می دانسته و در دولت عباسیان کتب زیادی از یونانی به عربی نقل کرده و در بیمارستان عضدی طبابت و تدریس می کرده است. وی یکی از 24 طبیبی است که پادشاه دیلمی عضدالدوله در سال 386 هجری در بیمارستان عضدی گمارده است.
مولفات و آثار طبی وی عبارتند از: "کناش کبیر در طب"،"کناش صغیر در طب"،"قرابادین"،"مقاله ای در باب آبله"، "مقاله ای در غرب و جرب چشم"، "مقاله ای در باب استسقا"، "رساله ای در تشریح و درمان چشم"، "رساله ای در بیماری پوست"، "رساله ای در فادزهر"، "رساله ای در درمان سموم"، "کتابی در رویا"، " کتابی در حس و محسوس"، "رساله ای در آب های معدنی"، "رساله ای در اینکه آب خالص در طب بیشتر از ماءالشعیر مرطوب است".
احمدبن ابی الاشعث فارسی: ابوجعفراحمدبن محمدبن ابی الاشعث از پزشکان سده چهارم هجری است. وی در فارس به دنیا آمد. تاریخ وفاتش در دهه 360 هجری در موصل اتفاق افتاده است.
وی به خوبی کتاب های جالینوس و نکات و اسرار آنها را می دانست و بسیاری از کتب جالینوس را شرح و کتاب های شانزده گانه او را از هم تفکیک کرده و آنها را به فصول و ابوابی تقسیم و قبل از او کسی این کار را نکرده است.
مولفات و آثار وی عبارتند از: "کتاب ادویه مفرده"، "کتاب الجدری و الحصبه و الحمیقاء" در باب آبله و سرخک و آبله مرغان ذکر شده، "فی السرسام و البرسام و مداواتهما"، "کتاب فی القولنج"، "فی البرص و البهق"، "کتاب فی ظهور الدم" در دو مقاله ذکر شده، " فی المالیخولیا"، "فی النوم و الیقظه"، "کتاب الغاذی و المغتذی" و "شرح کتاب حمیات جالینوس".
ابوالحسین بن تفاح: وی از مشاهیر، جراحان بغداد بود و در زمان عضدالدوله دیلمی با برادرش ابوالخیر به اعمال جراحی در بیمارستان عضدی اشتغال داشت.تاریخ تولد و وفاتش معلوم نیست. و از وی تالیفی دیده نشد.
ابوالعلاء فارسی: وی از اطباء سده چهارم هجری و در دوران سلاطین آل بویه می زیسته و با علی بن عباس مجوسی اهوازی و ابوماهر موسی بن یوسف شیرازی و ابن مندویه اصفهانی و در زمان سلطان الدوله در شیراز مشغول به طبابت بوده.
تاریخ وفات وی سال380 هجری ذکر شده است و از وی تالیف طبی در دست نیست اما در باب معالجاتی که کرده در برخی از کتب تاریخی حکایاتی آمده است.
ابوماهر موسی بن یوسف بن سیار: موسی بن سیار شیرازی از اطباء نامدار سرزمین فارس می باشد و در سده های سوم و چهارم هجری می زیسته. احمدبن محمدالطبری، ابن مندویه اصفهانی و اهوازی (علی بن عباس مجوسی) از شاگردان وی
می باشند.
آثار و مولفات وی: "رساله ای در آلات جراحی"، "مقاله ای در فصد"، کتاب "چهل باب در جزء نظری و عملی"، "تعلیقات بر کتاب اغلوتن جالینوس"، "فی السته الضروریه"
ابویعقوب اهوازی: وی از مردم اهواز و از بیست و چهار طبیبی بود که عضدالدوله دیلمی برای بیمارستان عضدی بغداد انتخاب کرده بود.وی را تالیفی است به نام "سکنجبین بزوری گرم تر از تریاق است"
ابن مندویه اصفهانی: ابوعلی احمدبن عبدالرحمن بن مندویه از اطباء و حکمای بسیار معتبر قرن چهارم هجری است که در ایران از نظر طب و حکمت شهرت کم نظیری داشته است. وی هم فیلسوف است و هم طبیب.
آثار و مولفات طبی وی به گفته ابن ابی اصیبعه در کتاب عیون الانباء بالغ بر 47 عدد می باشد:
1. رساله ای به احمدبن سعد در باب نگهداری و حفظ الصحه بدن است
2. رساله در موضوع تدبیر بدن به عبادبن عباس
3. ایضا رساله ای در همین باب به ابوالفضل العارض
4. رساله ای به ابوالقاسم احمدبن علی بن بحر در باب تدبیر مسافرت
5. رساله ای به حمره بن الحسن در ترکیب طبقات چشم
6. رساله ای به عبادبن عباس در موضوع کیفیت هضم غذا
7. رساله ای به ابوالحسین الوارد در علاج انتشار نور چشم
8. رساله ای به مستفسر در باب تدبیر حفظ الصحه بدن و معالجه دردها
9. رساله ای به ابوجعفراحمدبن محمدبن حسن در باب قولنج
10. رساله دیگری به ابوجعفر در باب معالجه کسانی که قولنج پیدا می کنند و جلوگیری از عارضه قولنج بعد از رفع آن
11. رساله ای به ابوالفضل در معالجه مثانه
12.رساله ای به استادالرئیس در معالجه شقاق بواسیر
13. رساله ای در علل قوه باه
14. رساله ای در باب آنکه چرا در موقع سوزاندن چوب انجیر گوش انسان به صدا در می آید.
15.رساله ای در باب دردزانو
16. رساله ای در باب اثر انواع شربت ها در بدن انسان
17. رساله ای در توصیف شراب مسکر و نفع و ضرر آن
18. رساله به حمره بن الحسن در باب آنکه آب مغذی نیست
19. شرحی به پسرش در علاج جوش های بدن او نوشته که با آب پنیر معالجه کند.
20. رساله ای در تحسین شراب و وصف افعال آن
21. رساله ای در منافع و مضار آب جو
22. رساله ای به ابوالحسن احمدبن سعید نوشته و موضوع آن خندیقون و آب جو این نامه در جواب احمدبن سعید بود.
23. رساله ای به یکی از دوستان خود در باب تمرهندی
24.رساله ای به حمره بن الحسن در موضوع نفس و روح بنابر آراء یونانیان
25. رساله ای به یکی از دوستان در باب کافور
26. رساله ای به حمره بن الحسن در علل و اعتذار اطبا از بیمارستان
27. رساله ای بر رد کتاب "نقض الطب" منسوب به جاحظ
28. رساله ای به حمره بن الحسن در باب رد کسانی که احتیاج طبیب را به علم لغت منکر شده اند
29.رساله ای به ابوالحسن بن سعید که موضوع آن بحث در مطلبی است که ابوحکیم اسحق بن یوحنای طبیب اهوازی در باب دردهای خود گفته است.
30. رساله آی به یوسف بن یزداد طبیب نوشته و در آن بعضی از طرق علاج او را تخطئه کرده است.
31. رساله دیگری به ابومحمد متطبب در باب علت فوت امیر شیر زیل بن رکن الدوله دیلمی
32. رساله ای به ابومسلم محمدبن بحر از زبان محمد طبیب مدینی
33. رساله ای به ابومحمد مدینی در باب تکمید با ارزن
34. رساله ای در بیان درد احمدبن اسحق البرجی و بیان عمل غلطی که یوسف بن اصطفن متطبب کرده
35. رساله ای در دردهای کودکان
36. "کناش"
37. کتاب مدخل در طب
38. الجامع المختصر فی علم الطب
39.المغیث فی الطب
40. الجامع المختصر فی علم الطب
41.در شراب
42.الاطعمه و الاشربه
43. نهایه الاختصار
44. کافی در طب، این کتاب معروف به قانون صغیر است.
ابوالحسین بن کشکرایا: وی از شاگردان ممتاز سنان بن ثابت بن قره بوده است.وی ماده تنقیه ای درست کرده بود که به نامش معروف شد و آن از ساقه بعضی گیاه ها و مواد تند و گرم بود.
آثار و مولفات وی: "کناش معروف به حاوی"، کناشی دیگر که ظاهرا به نام امیرسیف الدوله می باشد"؛ "در معرفت نبض".
وفات وی در سال370 هجری بوده است.
ابو سلیمان محمدبن طاهربن بهرام سجستانی منطقی: وی شاگرد متی بن یونس و دیگران بود.
آثار و مولفات وی: "مقاله ای در مراتب قوای انسان"، "کیفیت الانذارات التی تنذربها النفس فیما یحدث فی عالم الکون"، "کلام فی المنطق"، "تعالیق حکمیه" و "مقاله فی الاجرام العلویه طبیعت ها طبیعه خامسه"
ابوالحسین بن غسان طبیب: وی از اطباء سده چهارم هجری و طبیب مخصوص عضدالدوله دیلمی بود. وی در علوم اوائل، فنون،فلسفه و علوم یونانیان احاطه کامل داشت و در علم طب چنان ممتاز و منفرد شد که عدیل و نظیر نداشت.
وفاتش در اواخر سده چهارم هجری اتفاق افتاده است و از تالیفی دیده نشده.
حسن فسائی (فسوی): وی از اطباء معروف فارس و از اهالی فسا بود و در دوران خود از اطباء ممتاز به شمار می رفته است که در خدمت پادشاهان آل بویه و طبیب مخصوص بهاءالدوله بن عضدالدوله بوده است.از وی تالیفی دیده نشده و تاریخ تولد و وفاتش نیز معلوم نیست.
36. ابوسهل مسیحی: نامش عیسی و نام پدرش یحیی و کنیه اش ابوسهل و تولدش در گرگان به سال 361 هجری است و عموما به ابوسهل مسیحی مشهور است. وی تحصیلات طبی خود را در بغداد گذرانده است. به گفته قطب الدین، در شرح قانون در چند محل بوسهل اعلم از بوعلی بوده است. ایضا مهذب الدین عبدالحریم بن علی گوید: "در میان دانشمندان متقدم و متاخر اطبای نصاری فردی را ندیدم که در فصاحت عبارت وجودت بیان به مانند بوسهل مسیحی باشد"
آثار و تالیفات وی عبارتند از: "کتاب المائه فی الطب" یا کتاب "صدباب بوسهل"، "فی اظهار کلمه الله تعالی فی خلق الانسان"، "فی العلم الطبیعی"، "الطب الکلی"، "فی الجدری"، "فی الوبا"، "فی الباه"، "اختصار کتاب المجسطی"،"تعبیرالرویا"،"نبض" و "فی الطاعون".
ابوسهل نیلی: ابوسهل سعیدبن عبدالعزیز بن عبدالله بن محمد ابراهیم بن عبدالمومن طیفور ابوسهل النیلی از پزشکان مشهور به فضل و دانش که در طب مقامی بلند داشت و فقیه و ادیب نیز بود.وی از اهالی نیشابور می باشد. آثار طبی وی عبارتنداز: "تلخیص کتاب المسائل للحنین" و "تلخیص شرح فصول بقراط از جالینوس". تاریخ وفات وی به سال 420 هجری اتفاق افتاده است.
ابومنصور طیفور: وی از پزشکان دوران سلطان محمود غزنوی و از معاشرین ابونصر مشکان بود. کنیه اش ابومنصور و در چند مورد بونصر در تاریخ ذکر شده است. وی از اطباء سده پنجم هجری است. تالیفی از وی دیده نشده.
اسحق بن علی الرهاوی: وی از اطباء بغداد بود. وی طبیبی ممتاز بود که گفتار و کلام جالینوس را خوب می فهمید و در صنعت طب مهارت مخصوص داشت. تالیفات وی به شرح زیر است:کتاب "ادب الطیب" مشتمل بر ده مقاله، کتاب "الصناعه الصغیره"، "کتاب النبض الصغیر" و "کتاب جالینوس" که به اغلوتن نوشته است.
ابن عجیم طبیب پارسی: وی از اطباء اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنچم هجری است. مولد و منشاء وی به فارس و در زمان دولت
آل بویه بود. تاریخ تولدش معلوم نیست اما وفاتش مقارن با وفات شیخ الرئیس در سال 430 در شیراز اتفاق افتاده است.
علی بن عیسی (یا عیسی بن علی)کحال: از اطباء قرن چهارم و پنجم هجری و چشم پزشکی ماهر و حاذق بود. تاریخ وفاتش به قول ابن ابی اصیبعه به سال 400 و اندی ثبت کرده اند.
اثر مهم وی کتابی است به نام "تذکره الکحالین" که در سه مقاله نوشته شده، و در آن جمیع بیماری های چشم و درمان آن و آراء و عقاید اطباء سلف در این زمینه متذکر گردیده است.
42.ابوسهل ارجانی: وی از مردم ارجان از اعمال فارس بود و طبابت خاص ابوکالیجار مرزبان بن سلطان الدوله بن بهاءالدوله بن عضدالدوله دیلمی را داشت. وفات وی به سال 416 هجری اتفاق افتاده و تالیفی از وی دیده نشده است.
ابونصر مقبلی: محمدبن یوسف مقبلی از اطباء تمدن اسلامی است که نامش ضمن اطباء سده چهارم و پنجم آمده است. وی را دو تالیف طبی است: "تلخیص مسائل حنین فرزند اسحق" و "رساله ای در شراب".
ابوالفرج عبدالله بن الطیب: ابوالفرج از اطباء مشهور و دانشمند قرن چهارم هجری و معاصر و معارض ابن سینا است. وی کیش مسیحی داشت و از اهل بغداد بود. وی فیلسوف و طبیبی کم نظیر بود که مدتها در بغداد در بیمارستان عضدی به طبابت و تدریس طب اشتغال و ریاست آن را برعهده داشت. تاریخ تولد وی به دست نیامد اما تاریخ وفاتش به قول صاحب قاموس الاعام سال 435 هجری آمده است.
مولفات وی بالغ بر 43 اثر می باشد که 14 تای آن در فلسفه و بقیه آن در طب آمده است:
1. "تفسیر کتاب ابیذیمیای ابقراط"
2. "تفسیر کتاب فصول ابقراط"
3. "تفسیر کتاب طبیعه الانسان ابقراط"
4. "تفسیر کتاب الاخلاط ابقراط"
5. "تفسیر کتاب نبض صغیر"
6. "تفسیر کتاب الفرق"
7. "تفسیر کتاب مزاج"
8. "تفسیر کتاب قوی الطبیعیه"
9. "تفسیر کتاب تشریح صغیر"
10."تفسیر کتاب العلل و الاعراض"
11."تفسیر کتاب تعرف علل الاعضاء الباطنیه"
12. "تفسیر کتاب نبض الکبیر"
13. "تفسیر کتاب الحمیات"
14."تفسیر کتاب بحران"
15." تفسیر کتاب ایام بحران"
16. "تفسیر کتاب حیله البرء"
17."تفسیر کتاب تدبیر الاصحاء"
18. "نتیجه و خلاصه کتابهای 16 گانه جالینوس"
19."شرح کتاب ثمار حنین بن اسحق"
20."کتاب نکته ها و نتیجه های طبی و فلسفی"
21."مقاله ای در قوای طبیعی"
22."مقاله ای در بیان آنکه برای هر خلطی دارویی است که آن را از بدن خارج می کند؛ ولی برای خون دارویی نیست که آن را خارج کند"
23." مقاله ای در باب آنکه چگونه پش گو خبر از چیز گمشده می دهد و دلیل بر صحت آن چه از حیث شرع و چه از لحاظ طب و فلسفه"
24. "مقاله ای در باب خواب و تمییز صحیح از سقیم بنابر طریقه فلاسفه"
26. "مقاله ای در شراب"
ابوسعید یمامی (یمانی): وی از اطباء نامدار و منجمان بزرگ در دوران سلاطین آل بویه بود.
آثار و مولفات طبی وی به قرار زیر است:
رساله "امتحان الاطباء" که نتیجه امتحاناتی است که از اطباء کرده و برای خلیفه فرستاده است، "شرح فصول ابقراط" در دو مجلد، "شرح مسائل حنین" که درمان بیماری های عامه و خاصه هر شهر و هر مزاج در هر سن می باشد.
لازم به ذکر است که در تاریخ طب اسلامی چهار نفر برای امتحان اطباء مامور بودند:
1. سنان بن ثابت
2. ابراهیم بن سنان
3. ابن تلمیذ هبه الله
4. ابوسعید یمانی
منبع: درمانگر، نشریه تخصصی طب سنتی و مکمل
جواد صادقی نسب ::: سه شنبه 87/2/10::: ساعت 7:49 صبح
نظرات دیگران: نظر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مجوز طبابت قدیمی
معرفی کتاب حفظ الصحه ناصری
معرفی کتاب «دایرة المعارف پزشکی اسلام و ایران»
بیمارستان ربع رشیدی :الگوی موفق شیخ فضل اله همدانی در مدیریت
حکایتی از رازی
سیدالحکماء مرعشی
کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء
خدمات امیر کبیر در حوزه بهداشت
پدر واکسن ایران
زندگی نامه دکتر اعلم الدوله ثقفی
زندگی نامه پروفسور یحیی عدل
تاریخ داروسازی ایران(قسمت دوم)
تاریخ داروسازی ایران(قسمت اول)
تاریخچه دندانپزشکی در ایران
مدرسه طب ارومیه
[همه عناوین(68)][عناوین آرشیوشده]
معرفی کتاب حفظ الصحه ناصری
معرفی کتاب «دایرة المعارف پزشکی اسلام و ایران»
بیمارستان ربع رشیدی :الگوی موفق شیخ فضل اله همدانی در مدیریت
حکایتی از رازی
سیدالحکماء مرعشی
کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء
خدمات امیر کبیر در حوزه بهداشت
پدر واکسن ایران
زندگی نامه دکتر اعلم الدوله ثقفی
زندگی نامه پروفسور یحیی عدل
تاریخ داروسازی ایران(قسمت دوم)
تاریخ داروسازی ایران(قسمت اول)
تاریخچه دندانپزشکی در ایران
مدرسه طب ارومیه
[همه عناوین(68)][عناوین آرشیوشده]
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 24
بازدید دیروز: 26
کل بازدید :371417
بازدید دیروز: 26
کل بازدید :371417
>>اوقات شرعی <<
>> درباره خودم <<
>>لوگوی وبلاگ من<<
>>لینک دوستان<<
>> فهرست موضوعی یادداشت ها <<
ایران[2] . ایرانی . تاریخ . تاریخ طب از دیدگاه خسرو معتضد . تاریخچه . تاریخچه بیمارستان سینا . چشم پزشکی . چهارمقاله نظامی عروضی . داروسازی . دانشمندان . دکتر . دندانپزشکی . رازی . زالو . سرقت . سیادتی . سید . متخصص . هویت سازی . آبستنی . ابن سینا . احمد . اسلام . اطفال . اعراب . امیرکبیر
خدمات
بهداشت .
>>آرشیو شده ها<<
>>جستجو در وبلاگ<<
جستجو:
>>اشتراک در خبرنامه<<
>>طراح قالب<<