سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خلق، نانخور خدایند . لذا محبوب ترینِ خلق نزد خدا، کسی است که به نانخوران خدا سودی رساند وخانواده ای را شادمان کند . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
تاریخ طب از دیدگاه خسرو معتضد - تاریخ علوم پزشکی ایران و جهان اسلام
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • شاپور دوم (ذوالاکتاف) چون شهرت پزشکان هندی را شنیده بود، از امپراتور هند یک طبیب حاذق درخواست کرد که منزلگه او در شهر شوش بود. نام «تیادوروس» یا «تئودورس»، پزشک مسیحی شاپور دوم در تاریخ مانده است. منزلگه او در شهر جندی شاپور بود.
    شهرگندی‌شاهپور

    شهر جندی شاپور در زبان ساسانیان «گندی شاهپور» نام داشت و اعراب آن را تعریب کرده، «جندی شاپور» نام نهادند. چون «گند» نام یک یگان نظامی ساسانی در حد تیپ یا لشکر است، به نظر می‌رسد این شهر ابتدا یک شهر نظامی بوده که بعدها در آن دانشگاهی بنا شده است. شهر گندی شاهپور به فرمان شاپور اول و به وسیله سربازان اسیر تحت فرماندهی و «الریان امپراتور» که به اسارت شاپور درآمده بود، ساخته شد. این شهر از ابتدا جنبه علمی و طب یونانی یافت.
    بر سر در دانشگاه گندی شاپور نوشته شده بود: «دانش و فضیلت، ما فوق بازو و شمشیر است» (دکتر حسینعلی ممتحن، کتاب سرگذشت جندی شاپور، ص 37). خسرو انوشیروان با اعزام «برزویه»، طبیب مخصوص خود به هند، عده‌ای از پزشکان هندی را استخدام کرد که به ایران آمدند. پزشکان هندی و ایرانی و مسیحیان سریانی، اطلاعات علمی و طبی مفیدی را در دانشگاه گندی شاهپور تدوین کردند.بنا به نوشته «جمال الدین ابوالحسن قفطی» در کتاب «اخبار الحکماء»، شهرت اطبای ایرانی در دانشگاه و بیمارستان جندی شاهپور، طب ایرانی را بر طب یونانی و هندی برتری داد. آنها کتاب‌های زیادی نوشتند که متاسفانه همه نابود شده و بقایای آن تنها در کتب عصر اسلامی باقی مانده است.

    مواد درسی

    در دانشگاه جندی شاپور، طب، فلسفه، حکمت، ریاضیات و نجوم تدریس می‌شد. بیمارستانی که در کنار دانشگاه تاسیس شد، آن‌قدر شهرت و اهمیت یافت که پس از اسلام، همچنان چند قرن به فعالیت خود ادامه داد و دانشمندان بزرگی از آن به عنوان طبیب برخاستند. این دانشگاه سیصدسال به عمر خود ادامه داد. بنا به نوشته نویسندگان عصر اسلامی مانند «احمد عیسی بیک»، در کتاب «تاریخ البیمارستانات فی ‌الاسلام» و «سید اسماعیل جرجانی» در کتاب «ذخیره» و «زین‌العابدین انصاری» نویسنده کتاب «اختیارات بدیعی» و« ابن‌سرابیون» در کتاب «تریاق»، اطبای این بیمارستان داروهای شفابخشی می‌ساختند. حتی کنگره‌های علمی نیز در این بیمارستان و دانشگاه برپا می‌شد. مجلس مشاوره در دانشگاه گندی شاهپور در دوران انوشیروان چند بار تکرار شد.
    طبیبان معروف

    استاد ذبیح ا.. صفا در کتاب تاریخ ادبیات ایران می‌نویسد که شاپور دوم که به تیادروس، پزشک مسیحی شاپور دوم، علاقه و اعتماد زیادی داشت، کلیسایی به نام او ساخت و بسیاری از لژیونرهای به اسارت درآمده روس را به خاطر او آزاد کرد (تاریخ ادبیات ایران، دکتر ذبیح‌اله صفا، جلد اول، ص 97) از دیگر پزشکان غیرزرتشتی «ماروتا»، طبیب یزدگرد اول ساسانی بود که در عین حال کشیش و اسقف شهر میافارتین بود و یزدگرد چنان به او اعتماد داشت که زمانی او را به عنوان سفیر به روم فرستاد.

    «یوسف یا ژوزف مسیحی» که یکی از پزشکان انوشیروان خسرو اول بود که در سال 553 رییس یا جاثلیق مسیحیان ایران شد. «تری بونوس» پزشکی یونانی بود که بنا به دعوت انوشیروان به ایران آمد و یک سال پزشک معالج او بود و وقتی خواست به بیزانسن بازگردد، انوشیروان هدایا و پاداش‌های زیاد به او بخشید.

    «جبرییل درستبد» از دیگر پزشکان عصر انوشیروان بود. «سرجیس رأس العین» یا «سرگیوس» از پزشکان مسیحی و از فرهیختگان دانشگاه بطلمیوسی اسکندریه بود که در سال 534 مرده است. او آثار هیپوکرات، جالینوس، ارسطو و فرفوریوس را به زبان سریانی ترجمه کرد. تمام ترجمه‌های کتب طب یونانی که از زبان سریانی به عربی ترجمه شد (در قرون هشتم و نهم) از ترجمه‌های این شخص بوده است.
    یک پزشک معروف دیگر که مرحوم دکتر محمود نجم‌آبادی، دانشمند ایرانی و مولف کتاب «تاریخ طب در ایران» از او یاد می‌کند (جلد 1، ص 430) «استفان ادسی» است که اعراب به او «اصطفان» می‌گویند. «استفان» طبیب کواد (قباد) پدر انوشیروان بوده و سمت استادی خسرو انوشیروان را داشته است.

    قسمت دوم

     دوران ساسانی، دوران جدیدی در طب ایران محسوب می‌شود که افکار و اعتقادات جدیدی به اذهان راه یافته است.رییس همه اطبای کشور«زرتشتروم» خوانده می‌شد که هر پزشکی که در ایران طبابت می‌کرد، چه جسمانی و چه روحانی، زیر نظر او بود، احتمال دارد این شخص در عین حال موبد موبدان یا سرپرست عالی دینی کشور بوده باشد، اما یک نفر به عنوان «ایران درستبد» هم بوده است که مقام او در دربار، مقامی شبیه وزیر بهداشت و درمان کنونی بوده است.
    علل رنجوری و امراض روحی

    در کتاب‌های عصر زرتشتی، امراض انسانی به تعداد 4333 برشمرده شده است. جهل، مکر، خشم، غرور، کبر و شهوترانی از علل رنجوری و امراض روحی و جسمانی شمرده شده و از علل جسمانی به تنهایی‌سردی، خشکی، عفونت، فساد، جوع، عطش، پیری و رنج نام برده شده است.

    طب یونانی برودت، حرارت، رطوبت و یبوست را عوامل بیماری‌ها می انگاشت. ایرانیان این عوامل را با ارواح خبیثه و تاثیر آنها بر بدن تلفیق می‌کرده‌اند. سردی و خشکی را در مرض می‌دانستند. کیفیت احوال خون را مربوط به قوه حیاتی آن می‌دانستند. اگر خون واجد نیروی حیاتی بود، طبیب حاذق می‌توانست دواهای مفید بدهد و مریض را بهبودی‌بخشد. خوراک باید به قدر کافی آب (رطوبت) داشته باشد تا آثار مضره خشکی بدن را برطرف کند و به حد کافی حرارت (عنصر آتش) داشته باشد تا برودت را رفع نماید.

    صحت بدن را از خوردن غذایی می‌دانستند که با حفظ شرط اعتدال، خوب ترکیب شده باشد. فاضل‌ترین اطبا آن بود که به علاج بیماران از جهت ثواب آخرت نیز توجه داشته باشد.
    اصل آفرینش

    «نلدکه» از دانشمندان بزرگ آلمانی، در کتاب ترجمه و تفسیر مقدمه برزویه بر کتاب کلیله و دمنه می‌نویسد که در کتب طب عصر ساسانی چنین یافت می‌شود که آبی که «اصل آفرینش فرزند آدم است، چون به رحم بپیوندد و به آب زن بیامیزد و شیره و غلیظ شود، بادی (هوایی) پدید آید و آن را در حرکت آرد تا همچون آب پنیر گردد. پس مانند ماست گردد، آنگاه اعضا قسمت پذیرد و روی پسر سوی پشت مادر باشد و روی دختر، سوی شکم مادر و دست‌ها بر پیشانی و زنخ بر زانو و اطراف چنان فراهم و منقبض که گویی در صره بستی و نفس به حیلت می‌زند، زبر آن گرمی و گرانی شکم مادر و زیر او (آن) تاریکی و تنگی... و چون مدت درنگ او سپری ‌شود و هنگام وضع حمل و تولد فرزند باشد، بادی بر رحم مسلط شود و قوت حرکت در فرزند پدید آید تا سر سوی مخرج گرداند و از تنگی مخرج (مادر) آن رنج بیند که در هیچ شکنجه آن صورت نتوان کرد و چون به زمین آمد، اگر دستی نرم بر وی نهند یا نسیمی خنک بر وی وزد، درد آن با پوست باز کردن برابر باشد در حق بزرگان، (از ترجمه کلیله و دمنه بهرامشاهی در کتاب ایران در زمان ساسانیان ص 447).
    سقط جنین

    سقط جنین در آیین زرتشتی، از گناهان بزرگ بود. مرتکب سقط جنین 400 ضربه شلاق می‌خورد. اگر خون در عرض ده روز بند نمی‌آمد، 200 مورچه قربانی می‌گردید!

    داروهایی چون بنگ (شاهدانه)، شیتا (طلا یا نوعی گیاه یا یک مایع زردرنگ)، غنا (داروی کشنده) فراسپاتا (که میوه را خارج کرده و مرگ می‌آفرید) در سقط جنین موثر بود و اغلب مردم آن داروها را می‌شناختند. مرد یا زنی که جنین ایجاد شده را سقط کرده بود و نیز آن کس که دارو داده بود، هر سه مجازات می‌شدند.
    گناه بزرگ

    مواصلت با زن در حال باروری پس از چهار ماه و ده روز و نیز در حالت پریود (قاعدگی)، حرام و گناه کبیره بود. نزدیکی با زنی که تازه وضع حمل کرده بود، چه شیردار و چه قبل از راه یافتن شیر در پستان، حرام بود. مواصلت با زنی که دارای ترشحات مهبلی بود نیز منع شده بود. زنی که سقط جنین کرده بود را با گمیز یا ادرار گاو تطهیر می‌کردند. حتی بدن او را با گمیز می‌شستند. به این زن آب آشامیدنی می‌دادند ولی آب نمی‌نوشاندند، مگر در روز چهارم هر گاه کمی تب داشت (تاریخ پزشکی ایران ـ سریل الگوود، ترجمه محسن جاویدان، نشر اقبال، صص 27 – 26).

    احترام موجودات باردار به گونه‌ای توصیه می‌شد که حتی سگ خانگی نیز وقتی باردار می‌شد، تحت حمایت قرار می‌گرفت و صاحب سگ موظف بود تا شش ماه از توله‌های سگ خود، حمایت و نگهداری کند. در آیین و تعلیمات زرتشتی، پرهیز از سگ‌ها و بستن او در محلی دور، توصیه شده و اگر سگ‌ هاری، کسی را می‌گزید، برای گزش اول یکی از گوش‌هایش را می‌بریدند و در گزش پنجم، دمش را ولی در این باره که سگ‌ هار را بکشند، نظری ابراز نشده بود. (همان کتاب ص 28).
    آب، خاک، آتش و نبات، مقدس شمرده می‌شد، از این‌رو مرده را در خاک دفن نمی‌کردند. چون آتش مقدس شمرده می‌شد، از گرم کردن آب با آن خودداری می‌شد و نمی‌توانستند از آتش برای ضدعفونی و پاک کردن اشیا استفاده کنند

    منبع:

    http://www.salamatiran.com/NSite/FullStory/?Id=11494&Type=3

    http://www.salamatiran.com/NSite/FullStory/?id=11753



    جواد صادقی نسب ::: سه شنبه 88/5/13::: ساعت 5:4 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 1
    بازدید دیروز: 26
    کل بازدید :371394

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    Image and video hosting by TinyPic
    >>لوگوی وبلاگ من<<
    تاریخ طب از دیدگاه خسرو معتضد - تاریخ علوم پزشکی ایران و جهان اسلام

    >>لینک دوستان<<


    >> فهرست موضوعی یادداشت ها <<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<